خواجه عبدالله انصاری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
Stamps of Tajikistan, 2010-09.jpg
خواجه عبدالله انصاری
Herat Ansari tomb.jpg
آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات
متولد ۳۹۶ ه. ق
هرات، افغانستان
مرگ ۴۸۱ ه. ق
هرات
محل زندگی هراتافغانستان
شهروند هراتافغانستان
ملیت افغانستانی
رشته فعالیت ادبیات، شعر
دلیل شهرت مناجات‌های لطیف
دین اسلام{حنبلی}

ابواسماعیل عبدالله بن ابی‌منصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه‍. ق./ ۳۸۵ ه. ش. / ۱۰۰۶ م. در شهر هراتافغانستان درگذشتهٔ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه‍. ق./ ۴۶۷ ه.ش. / ۱۰۸۸ م.) در هراتافغانستان معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف صوفی مسلک افغانستان بود. او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهره های شاخص افغانستان و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق. شناخته می شود که به عنوان مفسر قرآن، محدث، اهل فن جدل و استاد اخلاق، دستی بر آتش داشته است. عمده شهرت وی بخاطر فن سخنوری، اشعار و متون نغز و بی مانندش، بخصوص در مدح و ثنای خداوند به زبان های عربی و فارسی بوده است.

وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابهٔ پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات یکی از شهرهای غربی افغانستان متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو می‌سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می‌کرد.

وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدارها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته‌است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.

انصاری شعر می‌سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده‌است و از آن جمله‌است ترجمهٔ املاء طبقات‌الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف‌الاسرار قرار گرفته‌است.

از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجات‌نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت‌نامه، هفت‌حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی‌نامه را می‌توان نام برد.

کودکی و نوجوانی[ویرایش]

" چهارساله بودم که به دبستان شدم و نه ساله املاء می‌نوشتم و شعر می‌گفتم، چهارده ساله بودم که مرا به مجلس نشاندند ودیگران برمن حسد می‌کردند..."[۱]

دوران نوجوانی را بدلیل کوچ پدرش به بلخ، بدون سرپرستی پدر بود. وی تحت سرپرستی صوفی نامدار شیخ عمو پرورش یافت. سپس نزد استادانی چون یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی به تعلیم قرآن و حدیث ادامه داد. وقتی سلطان مسعود غزنوی ولیعهد و حاکم هرات بود وی دوازده ساله بود.

خواجه دو بار عزم سفر حج نمود یکبار از ری و بار دیگر تا بغداد سفر کرده و بازگشت در این سفرها بود که به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی موفق گردید. شیخ می‌گفت " پروردگار چه در حجاز و چه در خوارزم حاضر است. "[۲] یکبار نیز با ابوسعید ابوالخیر دیدار و مباحثه داشته‌است.

عقاید[ویرایش]

من اصحاب خود را عمارت باطن آموختم نه خرده ظاهر و آرایش جامه..

وی با وجود اینکه استاد علوم اسلامی مانند تفسیر، حدیث، اصول و عقاید بود، با علم کلام و اهل آن مخالف بود و قرآن را یگانه دلیل و مرشد مومن می‌شمرد که می‌تواند او را به توحید حقیقی رهنمون شود.

هم استاد شریعت بود و هم پیر طریقت. در حالی که فقیه ضد بدعت بود در زندان پوشنگ عشق عرفانی وجود اورا تسخیر کرد.[۳]

هرکس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هردو جهان را چه کند

در راه خدا دو کعبه آمد حاصل. یک کعبه صورت است و یک کعبه دل[ویرایش]

تا توانی زیارت دل ها کن. کافزون ز هزار کعبه باشد یک دل[ویرایش]

شخصیت[ویرایش]

شیخ نور الدین عبد الرحمن جامی (مرگ در ۸۹۸ ق) در کتاب نفحات الانس من حضرات القدس می‌گوید: "ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد الانصاری الهروی قدس الله تعالی سره، لقب وی شیخ الاسلام است. وی از فرزندان ابو منصور مت الانصاری است. و مت انصاری پسر ابو ایوب انصاری است که صاحب رحل رسول خدا است. در آن وقت که به مدینه هجرت کردند. و مت انصاری در زمان خلافت عثمان با احنف بن قیس به خراسان آمده بود و در هرات ساکن شد.

پیری و پایان عمر[ویرایش]

نابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه می‌داد و مطالب را به آنها املاء می‌نمود.

خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتاد و پنج سالگی در زادگاهش در هرات دنیا را وداع گفت.

آثار[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. عبدالرحمن جامی مناقب شیخ الاسلام و نفحات الانس
  2. عطار نیشابوری تذکره الاولیاء
  3. بورکوی
  4. همان

منابع[ویرایش]

  • انصاری، خواجه عبدالله، مناجات خواجه عبدالله انصاری، گردآورنده و تنظیم‌کننده: منصورالدین خواجه نصیری، تهران: اقبال، ۱۳۵۹. صص۱۷-۲۱
  • بورکوی، ژرژ. سرگذشت پیر هرات ترجمه روان فرهادی. موسسه فرهنگی هنری الست فردا ۱۳۷۹

پیوند به بیرون[ویرایش]

خواجه عبدالله انصاری، دانشنامه اسلامی