فریدون‌شهر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
فریدون‌شهر
სოფელი (سُپِلی)، მარტყოფი (مارْتْقُپی)
ფერეიდუნშაჰრი.jpg
کشور  ایران
استان اصفهان
شهرستان فریدون‌شهر
بخش مرکزی
نام(های) دیگر بام ایران
نام(های) قدیمی مارْتْقُپی
سال شهرشدن ۱۳۳۵ شمسی
مردم
جمعیت ۱۴٬۰۰۷ نفر (۴٬۰۶۲خانوار)[۱]
جغرافیای طبیعی
مساحت تقریباً ۲۰٬۰۰۰ متر مربع
ارتفاع از سطح دریا ۲۵۳۰ متر
اطلاعات شهری
شهردار ابراهیم گوگونانی
ره‌آورد نان، عسل، فراورده‌های لبنی، گیاهان دارویی
پیش‌شماره تلفنی ۰۳۱[۲]
وبگاه پایگاه اطلاع‌رسانی فریدون‌شهر
شناسهٔ ملی خودرو واو ۲۳

فریدون‌شهر یکی از شهرهای غرب استان اصفهان، نامزد امن‌ترین شهر دنیا از سوی یونسکو[۳][۴] و با ۲۵۳۰ متر ارتفاع از سطح دریا، مرتفع‌ترین شهر ایران است.[۵][۶][۷]

این شهر مرکز شهرستان فریدون‌شهر است و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۴٬۰۰۷ نفر (۴٬۰۶۲خانوار) بوده‌است.

فریدون‌شهر از دو محلهٔ اصلی تشکیل شده است:

  1. محلهٔ بالا: شامل محلهٔ اصلی فریدون‌شهر (روستای آخره بالا سابق) و شهرک فرهنگیان
  2. محلهٔ پایین: شامل وحدت آباد (روستای آخره پایین سابق) و شهرک امام خمینی (ره)

بیش از ۹۰ درصد جمعیت محلهٔ بالای شهر فریدون‌شهر را گرجی زبانان تشکیل داده[۸] و بیشتر آنها نوادگان گرجی‌هایی هستند که توسط شاه عباس اول از گرجستان به ایران تبعید شدند.[۹]

فریدون‌شهر تا کنون دو مرتبه مقصد سفر رسمی مقامات سیاسی کشور گرجستان بوده است:

  1. در سال ۱۳۸۳ هجری خورشیدی، میخیل ساآکاشویلی، رئیس جمهور سابق گرجستان
  2. در سال ۱۳۹۳ هجری خورشیدی، داویت اوسوپاشویلی: رئیس کنونی پارلمان گرجستان[۱۰][۱۱]

از سفیران گرجستان در ایران نیز، «گیورگی جانجغاوا» سفیر سابق گرجستان در ایران در سال ۱۳۹۲، و «یوسب چاخواشویلی» سفیر کنونی گرجستان در ایران در سال ۱۳۹۳ به فریدون‌شهر سفر کرده‌اند.[۱۲]

موقعیت[ویرایش]

اِلِمانی متشکل از حروف کلمهٔ الله در زبان گرجی و نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران (تصویر سمت چپ)، که در سال ۱۳۸۸ توسط آقایان هوشنگ پایمرد و مجید اَسپنانی طراحی و توسط شورای شهر فریدون شهر جهت نصب در میدان اصلی شهر فریدون‌شهر برگزیده شد، ولی اجرای آن سال‌ها به تعویق افتاد. سرانجام در پاییز سال ۱۳۹۳ توسط شهرداری فریدون‌شهر ساخته شد تا در میدان اصلی فریدون‌شهر (تصویر سمت راست) نصب شود، اما به دلیل بروز مخالفت‌هایی نصب نشد و برای چند ماه در شهرداری فریدون‌شهر نگه داری می‌شد.[۱۳] در ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، این المان در میدان نصب شد ولی عده‌ای با تخریب اموال بیت‌المال (همچون شکستن شیشه ساختمان فرمانداری تجمع غیرقانونی، آتش زدن لاستیک در مقابل ارگان دولتی، توهین به مأموران دولتی و تحریک مردم برای به آشوب کشیدن شهر)، با آن به مخالفت پرداختند[۸] و نهایتاً چند ساعت بعد، نیمه شب، اِلِمان از جا برداشته شده و از شهر خارج شد.[۱۴]
برف پاییزی فریدون‌شهر

فریدون‌شهر در کوه‌های زاگرس، حدود ۲۰۰ کیلومتری غرب شهر اصفهان، در دامنهٔ قلهٔ دیدْتْسِری (დიდწერი) و در حومهٔ جوی دیدْخِوی (დიდხევი) قرار دارد و توسط کوه‌های بلند، تپهٔ تاتاشْویلی (თათაშვილი) و دشت وارْدیسْقِلی (ვარდისყელი) احاطه شده است.

این شهر از سمت شرق به مزارع پیریکیتی (პირიქითი)، از غرب به کوه تْسیخِ (ციხე)، از شمال به قلهٔ دیدْتْسِری (დიდწერი) و از جنوب به تپهٔ تاتاشْویلی (თათაშვილი) محدود می‌شود.[۱۵]

تاریخ[ویرایش]

بنیان‌گذاری[ویرایش]

این شهر حدود ۴۰۰ سال پیش، بنیان نهاده شده و در ابتدا شامل ۱۹ محله، و هر محله مخصوص یک فامیل بوده است.

بنیادگذاران فریدون‌شهر، از گرجی‌های زمان شاه عباس اول هستند که توسط خود او از گرجستان به ایران تبعید شدند و به دستور او عده‌ای از جنگاوران آن‌ها جهت حفظ منطقهٔ فریدن و همچنین پایتخت (اصفهان) از حملات اقوام لر و کرد در فریدن ساکن شدند.

ورود گرجی‌ها به ایران[ویرایش]

از سال ۱۰۱۳ تا ۱۰۳۴ هجری قمری، شاه عباس و سردارانش ۱۰ مرتبه به گرجستان حمله کرده و (طبق منابع فارسی) طی این حملات ۹۰٬۰۵۰ یا ۱۰۰٬۰۵۰ گرجی را قتل‌عام کرده و ۱۸۱٬۵۰۰ گرجی را به اسارت گرفته و به ایران تبعید کردند؛ که ۷۰٬۰۰۰ یا ۸۰٬۰۰۰ تَن از کشته‌ها و ۱۳۰٬۰۰۰ تَن از اسرای تبعید شده به ایران مربوط به حملهٔ شاه عباس به گرجستان در سال ۱۰۲۵ هجری/۱۶۱۶ میلادی است.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]

پس از تبعید این تعداد اسیر گرجی به ایران، شاه عباس دستور داد که آنها را به ولایتی که در آن آب و هوا و شرایط زندگی با وطن اصلی ایشان شبیه باشد انتقال دهند.[۲۳] به همین خاطر در ابتدای ورود گرجی‌ها به ایران، آنها را در «مازندران» که گمان می‌رفت از لحاظ آب و هوایی همانند گرجستان است، سکونت دادند ولی با نامساعد بودن آب و هوا اکثر آنان به شهرستان‌های داخلی ایران روانه شدند.[۲۴] از این تعداد اسیر گرجی، نیمی از آنها به «اصفهان» و «شیراز» وارد شدند.

گرجی‌ها در فریدن[ویرایش]

گرجیانی که به اصفهان مهاجرت کردند، ابتدا در زمان شاه عباس در «عباس‌آباد» اصفهان و پس از مدتی با تأسیس «نجف آباد» توسط «شیخ بهایی» در نجف آباد زندگی کردند.[۲۵] که به دستور شاه عباس عده‌ای از آنان که دارای خصال ستیزه جویی و جنگاوری بودند، جهت حفظ منطقهٔ فریدن و همچنین پایتخت (اصفهان) از حملات اقوام لر و کرد همچنین به دلیل آب و هوای مساعد و مزارع و شکارگاه‌های مناسب به فریدن مهاجرت کردند.[۲۶]

تمام گرجیانی که به فریدن رسیدند، ابتدا در فریدن، شهر افوس را بنیاد گذاردند و سپس عده‌ای از آن‌ها شهرهای «فریدون‌شهر (سُپِلی)» و «میاندشت (تُرِلی)» را بنیان نهادند.[۲۷]

و همچنین عده‌ای دیگر از شهر افوس جهت حفظ دین مسیحیت در «داشکسن» -که یک روستای ارمنی نشین متعصب به دین مسیحیت بود- سکنی گزیدند، و نیز عده‌ای به دلایل نامعلوم آبادی‌های «آغچه» و «بوئین» را بنا کردند.

پس از حملهٔ کریم خان زند به گرجی‌های فریدون‌شهر، بخشی از ساکنان آن به روستاهای «سیبک»، «چقیورت» و «نهضت‌آباد» مهاجرت کردند.[۲۶][۲۸]

جمعیت گرجی‌های فریدن حدود ۱۰۰٬۰۰۰ تن است.[۲۹]

حملهٔ افغان‌ها به فریدون‌شهر[ویرایش]

در سال ۱۱۳۳ قمری، محمود افغان برای دومین بار به ایران لشکر کشید. او کرمان را تسخیر نمود و بعد از این که نتوانست بر یزد دست یابد عازم تسخیر اصفهان، پایتخت صفویان شد. شاه و سرداران وی تصمیم به اتخاذ شیوهٔ دفاعی گرفتند و سپاهی که ارزش جنگی نداشت گرد آوردند. تنها در میان آن‌ها یک دسته سرباز گرجی، مستعد، کارآمد و ملبس به البسهٔ متحدالشکل، فاخر و مجهز و تحت فرمان رستم خان قوللر آقاسی شاهزادهٔ گرجی بودند.

رستم خان گرجی در قلب همراه با ۴۰۰ گرجی شجاه و تعلیم دیدهٔ دستچین و در جناح چپ محمدقلی خان اعتماد السلطنه با ۱٬۵۰۰ نفر قرار گرفتند. در این روز تا هنگام عصر طرفین اقدامی نکردند. در پایان روز رستم خان از سکون طولانی ملول شد و با نفرات خود جناح چپ افاغنه را در هم شکست و آن‌ها را عقب راند، اما اشتباه والی عربستان و اعتمادالسلطنه که نتوانستند به موقع به رستم خان یاری رسانند باعث شد تا محمود افغان که فکر می‌کرد شکست یافته و در صدد فرار بود، موقعیت بهتری یابد. رستم خان و همراهانش در محاصرهٔ افاغنه قرار گرفتند اما با از جان گذشتگی مبارزه کردند و هنگامی که رستم خان خواست با اسب خود از رود برزون عبور نماید، اسب او درغلطید و افاغنه وی را کشتند و سپاه ایران شکست یافت و عقب‌نشینی نمود. محمدحسین پس از ستایش و توصیف رشادت و دلاوری رستم خان و سربازان گرجی وی، موضوع را چنین بیان می‌کند: «اگر امرای دیگر نامردی نمی‌کردند و با رستم خان قللر آقاسی اتفاق می‌کردند افغان از میان برداشته می‌شد».[۳۰]

افغانی‌ها که از گرجی‌ها صدمات فراوانی دیده بودند، بعد از تسخیر اصفهان هنگامی که عازم تسخیر نواحی اطراف آن همانند گلپایگان و خوانسار بودند، در صدد انتقام از گرجی‌های ساکن فریدن برآمدند. گرچه در کتب تاریخی سخنی از جنگ افاغنه و گرجیان نیامده لکن بنابر روایات شفاهی افاغنه نتوانستند گرجیان را شکست دهند و همچنین استحکامات دفاعی موجود در «آوْغانیسْ گُرا» (ავღანის გორა) در فریدون‌شهر گواه روشنی بر این مدعاست.[۳۱]

حملهٔ کریم خان زند به فریدون‌شهر[ویرایش]

دورنمای کوه تسیخه از فریدون‌شهر

پس از مرگ نادر شاه افشار جانشینان او نزاع‌های فراوانی نمودند. کشور ایران وارد مرحله‌ای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل عدم قدرت دولت مرکزی خوانین و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب قدرت بیشتر و رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. علی قلی خان، ابراهیم خان، شاهرخ و سلیمان دوم هر کدام مدت کوتاهی سلطنت کردند. احمدشاه درانی از سرداران افغانی نادر در شرق ایران، محمدحسن خان قاجار در استرآباد و آزادخان افغان در نواحی شمال ایران در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در این آشفتگی‌ها، کریم خان زند نیز در صدد کسب قدرت برآمد. او نواحی تویسرکان و کزاز را تصرف کرد و توانست محمد علی خان حاکم همدان و حسنعلی خان حاکم اردلان را شکست دهد و حامیانی پیدا کند. کریم خان پس از پیروزی بر دشمنان خود شهرت عظیم کسب نمود و عنوان «کریم خان» یافت. کریم خان بعد از پیروزی‌های متعدد و کسب شهرت با علیمردان خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علیمردان تصمیم گرفتند به ابوالفتح خان بختیاری حاکم اصفهان و عراق که منصوب شاهرخ‌میرزا افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. متحدین توانستند ابوالفتح را شکست دهند، اما آن‌ها بعد از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبه‌ای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چاره‌ای بیندیشند. متحدین ابوتراب نوهٔ مادری شاه سلطان حسین را با نام شاه اسماعیل سوم بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علیمردان خان به علت سن کم شاه جدید نایب السلطنه او شد و همچنین کریم خان زند سردار کل سپاه و ابوالفتح خان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریم خان عازم فتح نواحی غربی ایران شد. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علیمردان با استفاده از غیبت وی ابوالفتح خان حاکم اصفهان را کور و مقتول نمود و عمویش باباخان بختیاری را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع صالح خان حاکم شیراز شد. علیمردان خان خود را پادشاه واقعی ایران می‌دانست و شاه اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود.

کریم خان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علیمردان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علیمردان هم که شیراز را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در چهارمحال بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد علیمردان خان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به خوزستان گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریم خان قد علم کند.[۳۲]

کریم خان که در میان پادشاهان ایران مشهور به داشتن چهره‌ای عدالت خواه و دور از خونریزی می‌باشد، بعد از این پیروزی به خونریزی شدیدی دست زد. جان. ری. پری چنین می‌نویسد: با این وجود کریم خان آشکار ساخت که آرزومند تسلط بر سرزمین کوهستانی بختیاری است. پس از پیروزی بلافاصله خراجی از تمام افراد مقیم و همسایهٔ بختیاری طلب کرد. گرجی‌های ساکن روستای «آخره» (فریدون‌شهر قدیم) از دادن خراج خودداری کردند و به اتفاق مردمان روستاهای ارمنی نشین مجاورشان به مقاومت مسلحانه پرداختند. کریم خان نیز با قوای نظامی اش به آنان حمله کرد. بسیاری از دهقانان کشته و اسیر گردیدند و رهبران گرجی‌ها تیرباران شدند و خان زند با تعداد زیادی اسیر آنجا را ترک کرد.[۳۳]

کریم خان بعد از آن عازم اصفهان شد و در آنجا خود را وکیل الدوله نامید. داستان این واقعه نسل به نسل منتقل شده، شاخ و برگ فراوانی یافته و همانند اسطوره شده است.

نویسندهٔ تاریخ گیتی گشای نامی در تاریخ زندیه از این واقعه با نهایت اختصار و اختفاء یاد می‌کند و در این خصوص تنها با جملهٔ «تدمیر سایر خصمان نژند» یاد کرده است.[۳۴]

احمد پناهی سمنانی در کتاب «لطفعلی خان زند» در مبحث جنبه‌های منفی حکومت کریم خان چنین می‌نویسد: «کشتار مردم سلحشور و مقاوم سیراوی (؟) در صفحات لرستان و خوزستان (فریدون‌شهر با هر دو استان مجاور است) که فرمان او را مبنی بر دادن سرباز و ملازم رکابی قبول نکردند و در جنگی نابرابران سران آن‌ها به قتل رسیدند و سرهای آنان را کلهٔ منار ساختند و اطفال و زنانشان را اسیر کردند ... برخی از زنان نیز خود را از کوه به پایین پرتاب کردند تا به اسارت سربازان خدامراد خان سردار نظامی کریم خان نیفتند».[۳۵]

«... در سال ۱۷۷۷ یا ۱۷۷۸ درگذشت کریم خان بوربور که از سرداران همنام کریم خان بود بر شایعهٔ بیماری او دامن زد و موجب پیدایش آشفتگی‌هایی در میان لرها و بختیاری‌ها گردید و گرجی‌ها و ارامنهٔ ساکن غرب اصفهان غارت شدند ...»[۳۶]

گرجی‌هایی که از این واقعه جان سالم به در بردند در نواحی متعدد متفرق شده و زندگی نوینی را در روستاهای اطراف پایه‌گذاری کردند، اما فریدون‌شهر مرکزیت خود را به عنوان میراث دار فرهنگ و زبان گرجی برای همیشه حفظ کرد. روستاهایی که گرجیان بدانجا رفته و زندگی جدید را بنا نهادند عبارتند از: روستاهای شعبهٔ جنوبی منطقهٔ فریدن، شامل: چغیورت، سیبک و نهضت‌آباد.[۳۷]

وجه تسمیه[ویرایش]

تصویری قدیمی مربوط به حدود ۱۰۰ سال پیش فریدون‌شهر

نام گرجی[ویرایش]

فریدون‌شهر در زبان گرجی مارْتْقُپی (მარტყოფი) نامیده می‌شود.

مارْتْقُپی مخفف کلمهٔ مارْتْمْقُپِلی (მარტომყოფელი) به معنای (کسی که به تنهایی زندگی می‌کند) است.

در سال‌های اولیهٔ سکونت گرجی‌ها در فریدن، همهٔ آبادی‌های گرجی در سمت شمال خط الرأس کوه ساتاپله بودند و فقط فریدون‌شهر در سمت جنوب آن و دور از بقیهٔ آبادی‌های گرجی بنا شد.

همچنین، مارْتْقُپی نام دشتی در نزدیکی تفلیس، پایتخت گرجستان است.

در زمان شاه عباس اول، دشت مارْتْقُپی، محل جنگی بود که میان گرجی‌های استقلال‌طلب متحد و ارتش امپراتوری صفویان روی داد و منجر به شکست صفویان شد. پس از آن به دلایلی اتحاد گرجی‌ها از بین رفت و این بار در مقابل سپاه جدید و تازه‌نفس صفوی شکست خوردند و بازماندگان آن‌ها به مجازات نابود کردن ارتش امپراتوری صفویان در دشت مارْتْقُپی به ایران تبعید شدند.

این شهر همچنین با لفظ سُپِلی (სოფელი) نیز یاد می‌شود.

سُپِلی یک کلمهٔ گرجی، به معنای آبادی است.

پس از حملهٔ کریم خان زند به فریدون‌شهر، عده‌ای از بازماندگان آن‌ها، سه آبادی جدید در جنوب فریدون‌شهر بنا کردند و طبق عادت همیشگی با لفظ سُپِلی از فریدون‌شهر یاد می‌کردند. بنا بر این به تدریج نام اصلی فریدون‌شهر یعنی مارْتْقُپی برای گرجی‌های جنوب منطقه (فریدون‌شهر، چغیورت، سیبک و نهضت‌آباد) فراموش شد و نام سُپِلی جایگزین آن شد. اما هنوز گرجی‌های شمال منطقه (بویین و میاندشت، داشکسن، افوس و آغچه) به فریدون‌شهر می‌گویند مارْتْقُپی.[۳۸][۳۹][۴۰]

نام فارسی[ویرایش]

از آنجایی که فریدون‌شهر آخرین آبادی از سمت اصفهان بود، میان فارسی‌زبانان با عنوان آخره و به دلیل اینکه بالا سر آبادی دیگری به نام آخره (محله‌ای از فریدون‌شهر امروزی به نام وحدت آباد که محل سکونت فارسی زبان‌ها است) بود، با عنوان آخره بالا نامیده می‌شد.

تا اینکه در سال ۱۳۳۵ با رسیدن جمعیت آخره بالا به ۵٬۰۰۰ تن و بنیان شهرداری در آن و تبدیل شدن روستای آخره بالا به شهر، سه نام جدید بر پایهٔ ویژگی‌های تاریخی، جغرافیایی و انسانی به وزارت کشور پیشنهاد شد:

  1. فریدون‌شهر (به علت حاکمیت فریدون در زمان پیش از اسلام بر این منطقه)
  2. گل شهر (به علت طبیعت سرسبز و گل‌های فراوان منطقه)
  3. گرجی شهر (به علت مردم منطقه)

و گزینش وزارت کشور نام «فریدون‌شهر» بود.[۴۰]

مردم[ویرایش]

نوشته‌ای به زبان و الفبای گرجی (امری مرسوم و متداول[۴۱][۴۲][۴۳] بین گرجی‌های فریدون‌شهر)
* ترجمه: (بالا:) فقط خدا (پائین:) وطن
نوشته‌هایی به زبان فارسی نوشته شده با الفبای گرجی روی جعبهٔ شیرینی

بیش از ۹۰ درصد جمعیت محلهٔ بالای شهر فریدون‌شهر را گرجی زبانان تشکیل داده[۸] و اکثر آنها نوادگان گرجی‌هایی هستند که توسط شاه عباس اول (در جنگ امپراتوری صفویان با استقلال طلبان گرجستان صفوی یعنی کاختی و کارتلی) از گرجستان به ایران تبعید شدند.

جمعیت[ویرایش]

جمعیت فریدون‌شهر بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، ۱۴٬۰۰۷ نفر (۴٬۰۶۲خانوار) بوده‌است.

زبان[ویرایش]

گرجی‌های فریدون‌شهر تماماً به گویش فریدون‌شهری زبان گرجی صحبت می‌کنند که حاصل دگرگونی زبانی است که چهارصد سال پیش بدان تکلم می‌شده و با زبان گرجی معاصر (زبان رسمی جمهوری گرجستان) متفاوت است.

نام‌های خانوادگی[ویرایش]

اکثر نام‌های خانوادگی موجود در فریدون‌شهر برگرفته از نام‌های گرجی هستند که عبارت اند از: اَسپَنانی (Aspanani)، اُنیکادزِ (Onikadze)، باتوانی (Batuani)، تَوازیانی (Tavaziani)، خودسیانی (Khudsiani)، دارچیانی (Darchiani)، سِپیانی (Sepiani)، قَلانی (Ghalani)، قورچیانی (Ghurchiani)، گوگوچانی (Gogochani)، گوگونانی (Gogonani)، لاچینانی (Lachinani)، مَستانی (Mastani)، میکِلانی (Mikelani)، مولیانی (Moliani)، ناگِلیانی (Nageliani)، یوسِلیانی (Yoseliani).

مردم فریدون‌شهر از لحاظ نام‌های خانوادگی گرجی، بین گرجی‌های منطقه استثناء هستند و بقیه گرجی‌های منطقه نام‌های خانوادگی گرجی ندارند. البته در شهر افوس نیز نام‌های خانوادگی «رَمازی» مشتق از نام پسرانهٔ گرجی რამაზი و «گولانی» (Gulani) مشتق از کلمه გული (گولی) به معنای «دل» و «قلب» وجود دارد.[۱۵][۴۴][۴۵][۴۶]

آداب و رسوم[ویرایش]

از معروف‌ترین آداب و رسوم مردم فریدون‌شهر، می‌توان به «مِنْکْلِ» و مراسم «کالِبیسْ کُبی» اشاره کرد.

مِنکله[ویرایش]

از آنجایی که هنگام کریسمس در گرجستان، و نوروز در فریدن، برف روی زمین است، با ورود اولین میهمان برای تبریک سال نو به هر خانه، ردپایی از او بر روی برف‌ها می‌ماند، که در زبان گرجی "მეკვლე" (مِکْوْلِ) نامیده می‌شود. "مِکْوْلِ" که در فریدون‌شهر به "مِنْکْلِ" و در افوس به "مانْگالی" تبدیل شده است، نام اولین میهمان عید هر خانه بوده و به باور عموم، آرمغان آورندهٔ خوش‌یمنی برای اهل آن خانه است. به همین خاطر، اگر آن خانواده، اعتقاد به خوش‌یمنی او داشته باشند، آن فرد هر سال منکلهٔ آن خانواده می‌شود و خانوادهٔ دیگری نمی‌تواند او را برای اولین روز سال نو دعوت کند.[۴۷]

در گرجستان، به مِنْکْلِ، پول کاغذی و مسکرات هدیه می‌دهند و با شیرینی از او پذیرایی می‌کنند و در فریدن، خوردن صبحانه با منکله، و هدیه‌ای که قبل از ورود او به خانه می‌دهند، جزو رسومات است.[۴۸]

کالبیس کوبی[ویرایش]

ქალების ქობი «کالِبیسْ کُبی» (به معنای غار زنان) نام غاری در فریدون‌شهر است. این غار محل اجرای مراسمی بوده است، که هر ساله در روز سیزده فروردین توسط خانواده‌ها انجام می‌گرفته و محل آشنایی دختر و پسرانی بوده است، که قصد ازدواج داشته‌اند.

باور عموم بر این بوده است که: اگر بعد از سیزده بدر، از آب چشمه نوشیدنی درست کرده و خانواده‌ای آن را بنوشند، آن خانواده تا پایان سال شاد و خرم خواهند بود.[۴۹]

اقتصاد[ویرایش]

نمای فریدون‌شهر از پارک معلم
طبیعت اطراف فریدون‌شهر

فریدون‌شهر وضعیت مناسبی در زمینهٔ گردشگری، ورزش‌های زمستانی، تولید برق، آب معدنی، عسل، ماهی، لبنیات، گیاهان دارویی، محصولات کشاورزی و ... دارد.

این شهر، پس از شهرهای نجف آباد، خوانسار و شهرضا، در رتبهٔ چهارم تولید عسل در استان اصفهان است. عسل تولیدی این شهر از مرغوبیت خاصی برخوردار بوده و در چندین نمایشگاه ملی رتبهٔ نخست کیفیت را کسب کرده است.

معادن زیادی در اطرف این شهر قرار دارد که برخی از آنها عبارت اند از: سنگ آهن، سنگ‌های تزئینی، باریت و مرمریت.[۵۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. «نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۰». درگاه ملی آمار ایران. بازبینی‌شده در ۳ آبان ۱۳۹۳. 
  2. «اجرای طرح هم کد سازی تلفن ثابت»(فارسی)‎. وب‌گاه شرکت مخابرات ایران. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴. بازبینی‌شده در ۱ نوامبر ۲۰۱۴. 
  3. خبرگزاری فارس: فریدون‌شهر نامزد امن‌ترین شهر دنیا
  4. خبرگزاری صراط: کدام شهر ما نامزد امن‌ترین شهر دنیا بود؟
  5. اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان: فریدون‌شهر
  6. صاحب نیوز: فریدون‌شهر نزدیک‌ترین شهر ایران به آسمان+تصاویر
  7. خبرگزاری فارس، فریدون‌شهر مرتفع‌ترین شهر ایران است
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ویبنا: از کمیسیون قضایی تا اِلمان الله؛ مصاحبه تفصیلی فارس با اسفنانی
  9. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۳۰.
  10. خبرگزاری فارس: رئیس مجلس گرجستان به فریدون‌شهر سفر می‌کند
  11. تابناک: سفر رئیس مجلس گرجستان به فریدون‌شهر
  12. پونه زار: سفر سفیر!
  13. اصفهان پرس: مخالفت با نصب تندیس "الله " به زبان گرجی در فریدون‌شهر+عکس
  14. اصفهان پرس: درگیری موافقان و مخالفان نصب تندیس در فریدون‌شهر/تشکیل شورای تأمین استان اصفهان
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ گوگونانی، آخوره علیا خلف قهستجان.
  16. منجّم یزدی، تاریخ عبّاسی، ۲۷۶.
  17. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۸۷۵.
  18. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۷۸۸.
  19. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۹۰۰.
  20. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۹۱۳.
  21. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۱۰۲۱.
  22. ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۱۰۲۷.
  23. دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله.
  24. میرمحمدی، جغرافیای تاریخی فریدن، ۱۱۸.
  25. سپیانی، ایرانیان گرجی.
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ رحیمی، گرجی‌های ایران.
  27. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۳۰ و ۲۳۱.
  28. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران.
  29. رضوانی، گرجی‌های فریدن، ۵۲ تا ۷۴.
  30. لکهارت، انقراض سلسلهٔ صفویه و ایّام استیلای افاغنه در ایران، ۱۳۶ و ۱۵۱–۱۶۸.
  31. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۲۰.
  32. رجبی، کریم خان زند و زمان او، ۲۰–۴۴.
  33. پری، کریم خان زند، ۴۲.
  34. موسوی نامی، تاریخ گیتی گشا در تاریخ زندیه، ۲۴–۲۵.
  35. پناهی سمنانی، لطف علی خان زند، ۳۹.
  36. رجبی، کریم خان زند و زمان او، ۲۸۷.
  37. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۳۱–۲۳۴.
  38. مولیانی، جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۳۱.
  39. سپیانی، دیباچه‌ای بر تاریخ و جغرافیای شهرستان فریدون‌شهر، ۹۲.
  40. ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ میرمحمدی، جغرافیای تاریخی فریدن، ۱۳۵.
  41. گرجی‌ها، قومی ناشناخته در فریدن اصفهان + عکس
  42. چهارصد سال تنهایی در فریدن
  43. گیورگی لوبژانیدزه:نوشته‌های گرجی در کوچه و خیابان‌های فریدن
  44. لاچینانی، فرهنگ گرجی - فارسی.
  45. مخابرات شهرستان فریدن، دفترچه راهنمای تلفن شهرستان فریدن.
  46. مخابرات شهرستان فریدون‌شهر، دفترچه راهنمای تلفن شهرستان فریدون‌شهر.
  47. قلانی، پ س و، ۹۹–۱۰۰.
  48. قلانی، پ س و، ۱۰۰.
  49. قلانی، پ س و، ۹۷–۹۸.
  50. گوگونانی، آخوره علیا خلف قهستجان، ۲۵.

منابع[ویرایش]

  • مولیانی، سعید. جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹ ISBN 964-7016-26-3. خانهٔ کتاب.
  • سپیانی، محمد. ایرانیان گرجی. اصفهان: کتاب فروشی آرش، ۱۳۵۸.
  • گوگونانی، سعید. آخوره علیا خلف قهستجان. فریدون‌شهر: سعید گوگونانی، ۱۳۹۳.
  • منجّم یزدی، جلال الدّین محمّد. تاریخ عبّاسی. تهران: انتشارات وحید، ۱۳۶۶.
  • ترکمان، اسکندر بیک. عالم آرای عبّاسی. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۰.
  • رحیمی، ملک محمد. گرجی‌های ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹.
  • دلاواله، پیترو. سفرنامه پیترو دلاواله. ترجمه شعاع الدین شفا. تهران: ۱۳۴۸.
  • میرمحمدی، حمیدرضا. جغرافیای تاریخی فریدن. خوانسار: ارمغان قلم، ۱۳۷۹.
  • لکهارت، لارنس. انقراض سلسلهٔ صفویه و ایّام استیلای افاغنه در ایران. تهران: چاپ تابان، ۱۳۴۳.
  • رجبی، پرویز. کریم خان زند و زمان او. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۱.
  • پری، جان. کریم خان زند. تهران: نشر نو، ۱۳۶۸.
  • موسوی نامی، محمدصادق. تاریخ گیتی گشا در تاریخ زندیه. اقبال، ۱۳۶۶.
  • پناهی سمنانی، احمد. لطف علی خان زند. تهران: نشر نمونه، ۱۳۷۳.
  • لاچینانی، نوروز. فرهنگ گرجی - فارسی. فریدون‌شهر: نوروز لاچینانی، ۱۳۹۴.
  • قلانی، نسرین. پ س و. اصفهان: گلبن، ۱۳۹۰.

نگارخانه[ویرایش]

نمای مزارع، تپه‌ها و کوه‌های جنوب فریدون‌شهر از محلهٔ چوگولی