مهدی‌قلی هدایت

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
مهدی‌قلی هدایت
مهدی‌قلی هدایت در سال‌های پایانی عمر
نخست‌وزیر ایران
مشغول به کار
۱۶ خرداد ۱۳۰۶ – ۲۲ شهریور ۱۳۱۲
در زمانِ رضا شاه پهلوی
پیش از او: حسن مستوفی
بعد از او: محمدعلی فروغی
وزیر عدلیه
شروع به کار
۴ آبان ۱۲۸۶
نخست وزیر ناصرالملک
وزیر علوم
شروع به کار
۲۹ اسفند ۱۲۸۵
نخست وزیر وزیر افخم
نماینده مجلس
در زمانِ قاجار
حاکم آذربایجان
رئیس دیوان تمیز (دیوان عالی کشور)
مشغول به کار
۱۳۰۶ – ۱۳۰۶
پیش از او: ؟
بعد از او: رضاقلی هدایت
اطلاعات شخصی
تولد مهدی‌قلی هدایت
۱۲۴۳ خورشیدی
تهران،
مرگ ۱۳۳۴ خورشیدی
تهران،
ملیت  ایران
فرزندان زیبنده، فیض‌الله، فضل‌الله، فتح‌الله، لطف‌الله، نصرالله
پیشه سیاستمدار
دین اسلام
کنیه(ها) مخبرالسلطنه

مهدی‌قلی هدایت (ملقب به مخبرالسلطنه) (زادهٔ ۱۲۴۳ در تهران - درگذشت ۱۳۳۴، تهران) از رجال عصر قاجار و پهلوی، و در مقاطع مختلف متصدی مناصب مختلفی از جمله حکومت آذربایجان و فارس، نمایندگی مجلس در صدر مشروطه، وزارت علوم، وزارت فواید عامه، وزارت عدلیه، ریاست دیوان تمیز (دیوان عالی کشور) و بالاخره نخست‌وزیر ایران در دوره رضاشاه پهلوی بود.

وی فردی ادیب و سخندان، با تسلطی ممتاز به زبان و ادبیات فارسی، عربی، آلمانی بوده و تا حدی فرانسوی و انگلیسی می دانست. همچنین در فن گراورسازی و کلیشه‌سازی سررشته داشت، به علم موسیقی علاقه بسیار می ورزید و کتابی نیز در زمینه نت نویسی دستگاه های موسیقی ایرانی بر جای گذارد که نخستین نمونه در نوع خود است. در ریاضیات، هیئت، فلسفه و اصول تعلیم و تربیت نیز نوشته های متعددی دارد.

مهدی‌قلی هدایت در زمرهٔ رجال ناصری است که حوادث زندگی خود و اتفاقات کشور را به صورتی منظم یادداشت کرده، و این نوشتارها امروزه در قالب کتاب های متعدد یکی از منابع تاریخ معاصر است. مهم‌ترین اثر او در این زمینه کتاب خاطرات و خطرات است.

هدایت قریب پنجاه سال و در عصر پنج پادشاه، گاه در مقام استانداری و وکالت، گاه در مقام وزارت و صدارت، در صحنه سیاسی ایران بازیگری داشت و از مهره‌های اساسی تاریخ معاصر به شمار می‌رود.

زندگی شخصی[ویرایش]

او فرزند علی‌قلی خان مخبرالدوله و نوهٔ رضاقلی خان هدایت نویسنده و محقق بود.

علاوه بر زبان فارسی و مقدمات عربی، تاریخ، جغرافیا و ریاضیات، زبان فرانسه را به خوبی فراگرفت و در سن ۱۵ سالگی برای ادامه تحصیل رهسپار آلمان شد. دو سال در آن کشور اقامت داشت و زبان آلمانی را آموخت، ولی تحصیل مرتبی نکرد و تخصصی نگرفت و به ایران بازگشت و در تلگرافخانه مشغول خدمت شد.

در سن بیست سالگی در دارالفنون معلم زبان آلمانی گردید و پس از چندی مترجم زبان آلمانی در دربار ناصرالدین شاه شد و منصب سرتیپی گرفت. سرانجام با سالی ششصد تومان مواجب به ریاست پستخانه رسید.

او پس از بازگشت از اروپا با دخترعموی خود، دختر نیرالملک ازدواج کرد و صاحب شش فرزند شد. یکی از پسران او، نصرالله هدایت، نمایندهٔ محلات در دورهٔ دهم مجلس شورای ملی بود. باقی فرزندان او رشد سیاسی پیدا نکردند.[۱]

زندگی سیاسی[ویرایش]

دوران قاجار[ویرایش]

در ۱۳۱۵ ق پس از درگذشت پدرش، مظفرالدین شاه به او لقب مخبرالسلطنه داد و به ریاست گمرکات و پستخانه آذربایجان منصوب شد. دو سال بعد به تهران احضار شد و ریاست مدرسه دولتی علمیه و سایر مدارس را به او سپردند.

در سفر دوم مظفرالدین شاه به اروپا با اصرار علی‌اصغرخان اتابک ظاهراً به عنوان مترجم آلمانی جزو همراهان شاه بود. در همین سفر اجازه گرفت چند ماهی در آلمان فن کلیشه سازی و عکاسی را بیاموزد.

پس از یک سال به ایران بازگشت و در دربار مظفرالدین شاه با سمت مترجم آلمانی مشغول خدمت گردید. در ۱۹۰۳ م به همراه علی‌اصغرخان اتابک سفری بی سابقه به مکه معظمه از طریق دور زدن کره ارض از مسیر مسکو، سیبری، چین، ژاپن، هاوایی، آمریکا، و بالاخره اروپا و مصر نمود که وقایع آن را در کتابی تحت عنوان سفرنامه مکه گردآوری کرده است. پس از بازگشت به تهران چون افکاری آزادیخواه داشت در تشویق و ترغیب مظفرالدین شاه برای صدور فرمان مشروطیت تلاش می کرد و در اعطای مشروطیت سهمی شایان داشت.

پس از مشروطه[ویرایش]

پس از صدور فرمان مشروطیت، مخبرالسلطنه از شخصیتی فرهنگی تبدیل به یکی از رجال سیاسی ایران شد. ابتدا رابط بین مجلس و دولت بود و در تنظیم نظامنامهٔ انتخابات دست داشت. سپس در اولین کابینه مشروطیت که به سرپرستی وزیر افخم تشکیل شد به مقام وزارت رسید و وزارت علوم را برعهده گرفت.


در دولت بعدی که ریاست آن با میرزا علی اصغرخان اتابک بود وی در شغل وزارت علوم تثبیت شد. در کابینه ناصرالملک همدانی وزارت عدلیه را عهده دار گردید و متعاقباً در سه کابینهٔ زودگذر حسین قلی خان نظام السلطنه وزیر علوم بود تا اینکه از وزارت به والیگری آذربایجان مأموریت یافت و چندی در آنجا حکومت کرد.


وزیران کابینهٔ اول ناصرالملک (معرفی در ۱۲۸۶/۸/۴)
ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه
۱ میرزا مهدی‌قلی‌خان مخبرالسلطنه عدلیه ۵ میرزا ابوالقاسم‌خان ناصرالملک همدانی مالیه
۲ میرزا حسن‌خان مشیرالسلطنه خارجه ۶ میرزا مرتضی‌قلی‌خان صنیع‌الدوله علوم و فوائد عامه
۳ میرزا غلامرضاخان آصف‌الدوله داخله ۷ میرزا حسین‌خان مؤتمن‌الملک تجارت
۴ میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک جنگ

پس از به توپ بستن مجلس و انحلال مشروطیت مخبرالسلطنه نسبت به جان خود بیمناک شد و از راه روسیه به آلمان رفته، در آنجا مقیم شد. پس از پایان استبداد صغیر و پیروزی آزادیخواهان و استقرار مشروطیت دوم به ایران آمد و مجدداً والی آذربایجان گردید. وی در این مأموریت با دشواریهای فراوانی مواجه بود، از جمله وجود ستارخان و باقرخان در تبریز که خود را فاتح مشروطیت می‌دانستند و اختیارات او را به حداقل رسانده و خواسته خود را جامه عمل می پوشاندند.

مخبرالسلطنه پس از قتل برادرش صنیع الدوله بار دیگر از تبریز به اروپا رفت و قریب یک سال در آنجا باقی ماند. پس از مراجعت به ایران این بار استانداری فارس نصیب او شد و سه سال در آن خطه به حکمرانی مشغول بود. پس از مراجعت به تهران در دو کابینهٔ مستوفی الممالک به وزارت عدلیه و کشور منصوب گردید و در کابینهٔ عین الدوله هم وزیر عدلیه شد.

سرانجام در ۱۲۹۷ خورشیدی برای بار سوم والی آذربایجان شد. در این دوره از استانداری وی در آذربایجان حوادث بسیاری پیش آمد، من جمله قیام شیخ محمد خیابانی و کشته شدن وی، که منتقدین هدایت او را در وقوع آن دخیل می دانند. بلوایابوالقاسم لاهوتی و ژاندارمهای بندر شرفخانه و نیز شورش سمیتقو از اهم دیگر مسائلی بود که والی با آن مواجه گردید.

پس از کودتای سوم اسفند[ویرایش]

در کودتای سوم حوت ۱۲۹۹ و روی کار آمدن سیدضیاءالدین طباطبائی، مخبرالسلطنه به خلاف سایر رجال چون قوام السلطنه، مصدق السلطنه و صارم الدوله نه تنها در مقام اعتراض برنیامد بلکه هزار تومان از حقوق ماهیانهٔ خود را نیز به دولت انقلابی کودتا بخشید. در انتخابات دورهٔ چهارم مجلس که بخشی از آن در دوران ریاست وزاریی وثوق الدوله انجام یافته بود مخبرالسلطنه به وکالت از تهران انتخاب شد. پس از افتتاح مجلس چهارم وی در صف نمایندگان مجلس قرار گرفت و با اعتبارنامهٔ او به علت واقعه خیابانی مخالفت شد. در اواخر ۱۳۰۱ در کابینهٔ مستوفی الممالک وزیر فوائد عامه و تجارت گردید. بعد از سقوط دولت ظاهراً شغلی به او ارجاع نگردید.

دوران سلطنت رضاشاه[ویرایش]

در ۱۳۰۵ که مستوفی برای ششمین بار به نخست وزیری رسید هدایت را به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب نمود و در تمام مدت زمامداری مستوفی، که کابینهٔ او سه بار ترمیم شد، مخبرالسلطنه در وزارت فوائد عامه مستقر بود. در اواخر کابینه مستوفی وی به ریاست دیوانعالی کشور برگزیده شد.

علی‌اکبر داور وزیر عدلیه با اختیاراتی که از مجلس تحصیل نموده بود حق داشت به دو نفر رتبهٔ یازده قضایی اعطا کند. ریاست تمیز و دادستان کل و حاج مخبرالسلطنه هدایت با رتبهٔ یازده قضایی به ریاست دیوانعالی کشور رسید و رضاقلی هدایت پسر عمو و برادر همسر خود را با رتبهٔ ده قضایی به ریاست شعبه اول تمیز گمارد که ضمناً قائم مقام او در عالیترین مرجع قضایی کشور باشد. در خرداد ماه ۱۳۰۶ مستوفی از ریاست دولت کناره گیری کرد و قرعه به نام حاج مخبرالسلطنه هدایت اصابت کرد، البته در این انتخاب رأی و ارادهٔ تیمورتاش بسیار مؤثر بود چون رضاشاه حق انتخاب نخست وزیر را به جز خودش به او داده بود. هدایت در یادداشت‌های خود در این مورد نوشته‌است سعی تیمورتاش در تغییر تصمیم مستوفی مفید نیفتاد.

مخبرالسلطنه هدایت قریب شش سال و نیم نخست وزیر رضاشاه پهلوی بود. در دوران نخست وزیری او پایه‌های دیکتاتوری محکم گردید. مادام که تیمورتاش حیات داشت حل و فصل امور با او بود و تا حدی هم داور و سردار اسعد و نصرت الدوله در کارها مداخله داشتند. پس از زندانی کردن نصرت الدوله و تیمورتاش و سلب مصونیت از عدهٔ زیادی وکیلان مجلس هدایت کارگزار مطیعی بود که دستورها شاه را بدون چون و چرا اجرا می‌کرد که سرانجام دورهٔ او هم سپری شد و در شهریور ۱۳۱۲ از کار برکنار گردید.

سال‌های پایانی زندگی[ویرایش]

پس از استعفای مهدیقلی هدایت شغلی به او ارجاع نشد. نهایت مجلس شورای ملی در جلسه ۱۹ آذرماه ۱۳۱۲ ماده واحده‌ای برای او به این شرح به تصویب رسانید: وزارت مالیه مجاز است خدمات آقای حاج مهدیقلی خان هدایت را از تاریخ اول ۱۲۹۸ق الی ۲۵ شهریور ۱۳۱۲ متوالیاً احتساب نموده سند خدمت صادر نماید و آخرین شغل ایشان ریاست دیوان عالی تمیز را اساس رتبه یازده قضایی قرار دهد.

به این ترتیب پروندهٔ سیاسی و اداری حاج مهدی قلی هدایت که در دوران پنج پادشاه مصدر مشاغلی بود بسته شد و هر ماه مبلغ سیصد و نود و هشت تومان حقوق بازنشستگی رتبه ۱۱ قضایی به او پرداخت می‌شد.

وی پس از بازنشستگی در ملک ییلاقی خود دروس شمیران اقامت داشت و موقوفاتی از قبیل بیمارستان و مسجد در آن محله ایجاد نمود. مقبرهٔ او نیز در خیابان هدایت دروس واقع است.

پانویس[ویرایش]

  1. خاندان‌های حکومت‌گر در ایران، ص ۳۱۷.

منابع[ویرایش]