طایفه تاج طیب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

تاج طیّب یا تاج طیّبی یا تاج الدین طیّبی یکی از طوایف ایل طیبی است که پیشینۀ آن به دورانی کهن می رسد. تاج طیّبی، عالی طیّبی و کرایی سه طایفۀ برجستۀ ایل طیّبی هستند که هر یک از این طایفه ها تیره های متعددی را شامل می شود. ایل طیّبی دارای طایفه های مطرح و مشهور دیگری نیز است که در دیباچۀ این مقاله از آنان نام برده شده است.

تاج الدین طیّب[ویرایش]

قابل توجه آقای طیب.لطف کنیداطلاعات دقیق ومستندی تحت عنوان طایفه ی تاج طیبی درفضای مجازی واردکنید اطلاعات واردشده درباره طایفه تاج طیبی نادرست است .

ایل طیّبی[ویرایش]

در رابطه با پیدایش ایل طیبی داستان شایستۀ تأملی از بزرگان ایل نقل است که با توجه به آدرس هایی که می‌دهد به نظر ما به واقعیت نزدیک تر است و آن این است که: و آن از این قرار است کۀ کی از رؤسای «بهاروَند» از ایل بختیاری به نام «بایوجمال/بایوجمان»(؟) بر سر ریاست از ایل قهر می‌کند و به منطقۀ سردسیری «لیراوها» می‌رود و زمستان را آنجا می‌ماند. در هنگامی که عشایر لیراوی بر می‌گردند بعد از گذشت زمستان او را نزد امیر می‌برند. امیر خواهری داشت که او را به عقدش در می‌آورد. از این ازدواج پسری به دنیا می‌آید که نام او را «لیراو» می‌گذارند. لیراو با دختر امیر که دائی او می‌باشد ازدواج می‌کند. از این ازدواج پسری به دنیا می‌آید که نام او را عالی می‌گذارند. از عالی چهار پسر به نام های «طیّب » (ایل طیّبی)، «بهمن» (ایل بهمئی)، «یوسف» (طایفه‌ی یوسفی ) و «خدر » (طایفه‌ی اولاد ) هستند که «اولاد»ها در اطراف جایزان و بهبهان ساکن می‌باشند..[۱]
بنابراین طیّبی ها از پدر، بهاروند(بختیاری) و از مادر لیراوی می‌باشند. مطلبی که در میان خودِ طیّبی ها مشهور نیست اما در میان اعراب لیراوی خوزستان بسیار مشهور و همه‌گیر است. برای نمونه هنوز بزرگان عشیرۀ لیراوی، طیّبی ها را برادران خود می‌دانند و به عنوان دوست بسیار نزدیک به آنان می‌نگرند.
بر اساس این تحقیقات از طیّب سه پسر به نام های (عالی، ناصر و تاج الدین) پدید آمد که اجداد طایفه «عالی طیّب» (عالی پسر طیّب) و «ناصر طیّب» اجداد طایفه های (روتلخی و تاملکی و گیوه چرمی ) و «تاج الدین طیّب » هستند و شاخه های بعدی آن طایفه های (تارضایی، تاویسی، تاحسین شاهی، تاعین‌علی، تامحولی/: تا محمدولی و....) می‌باشد. .[۲]
در فارسنامۀ ناصری آمده است: و بباید دانست که نواحی کوه‌گیلویه را بر دو قسمت نموده اند:
قسمت مشرقی و شمالی آن را که وسیع تر و بیشتر آن کوهستان است «کوه‌گیلویه» و «پشتکوه» گویند و قسمت جنوبی و مغربی آن «زیرکوه» و «بهبهان». و پشتکوه در اصل سه ناحیه بود: ناحیۀ بلاد شاپور (دهدشت کنونی)، ناحیۀ تل خسروی، ناحیۀ رون . و زیرکوه 5 ناحیه بود: 1ـ ناحیۀ باشت (basht)
2ـ ناحیۀ حومه‌ی ارجان [ارگان: argan، arjan]
3ـ ناحیۀ زیدون (zeydoon)
4ـ ناحیۀ سرکوه (sarkooh)
5ـ ناحیۀ لیراوی
[liravi].[۳]

رشد طایفۀ تاج طیب[ویرایش]

طایفۀ تاج الدّین طیّب در مقایسه با دیگر طوایف طیّبی رشد خوبی داشته است. طایفه تاج الدین طیّب به سرعت رشد کرد وجزو اولین طوایف طیّبی قرار گرفت. اقامتگاه اولیه و محل رشد و نموّ این طایفه منطقۀ سردسیر جاورده (Javerdah)، المور(Almour) و الگن(Algen) بود.
در زمان پادشاهان قدیم، تسلط بر طبقات به عهدۀ خان و کدخداها بود. طایفۀ تاج الدین طیّب به دلیل اختلاف با خان های وقت از منطقه سردسیر کوچ کرده در منطقۀ تشان (Tashan) (در استان خوزستان و از توابع شهرستان بهبهان) ساکن شده اند.
پس از چندی رستم خان ـ که خان طایفۀ دشمن زیادی بوده ـ فتح اله خان (یکی از خوانین وقت ایل طیّبی) را به قتل رساند. پس از این رویداد، ایل طیّبی دو بار به قلعۀ دشمن زیادی ها ـ کلات فعلی ـ هجوم برد ولی ناموق ماند. سرانجام بزرگان ایل طیّبی تصمیم گرفتند تا از طایفۀ تاج الدین طیّب کمک بخواهند. آن ها با دادن قول و وعده هایی بزرگان طایفۀ تاج الدین طیّب را قانع به همکاری نمودند. در آن زمان، کدخدای طایفۀ تاج الدین طیّب، کی میرزا حسین (کاید / قاید / قائد) بود. ایشان بزرگان طایفه را به شور دعوت کردند. درنتیجه توافق به همکاری با ایل طیّبی نمودند.
در آن جنگ، فرماندهی نیروهای جنگی به طایفۀ تاج الدّین طیّب واگذار شد و طیّبی ها از دو طرف قلعه حمله کرده؛ قلعه را به تصرف در آورده و رستم خان را دستگیر نمودند و به لنده ـ مرکز ایل طیّبی ـ آوردند. از آن موقع بود که طایفۀ تاج الدین طیّب دوباره به کهگیلویه برگشته و از منطقه شیتوپ (Shitop) نزدیکی لنده (Lendeh) ـ در نزدیکی شهرستان دهدشت (Deh'dasht) ـ تا منطقۀ تشان ساکن شدند.
در آن زمان راه عبور طوایف به بهبهان (Behbahan: مرکز تجارتی ـ معیشتی) از دو محل به اسم های تنگ تکاب (Tang e tekab) و تنگ بن (Tang e ban & Tang'ban) بود. تنگ تکاب در نزدیکی منطقۀ بویراحمد و راهِ آن برای عبور و مرور بسیار ناامن می‌بود. به همین دلیل تنگ بن تنها راه امن برای رفت‌وآمد طوایف از کهگلویه به بهبهان بود. و از آن جا که راه عبوری منطقۀ تنگ بن از مرکز طایفۀ تاج الدین طیّب می‌گذشت و همچنین این طایفه از تشخص، تأثیرگذاری و قدرت بالایی برخوردار بود باعث شد ارتباط بهتری با دیگر طوایف داشته باشد و دارای رشد و گسترش بیشتری گردد.

طوایف پیوند خورده به تاج طیّب[ویرایش]

طوایف پیوند خورده به طایفه تاج الدین طیّب تحت تأثیر دلایل بالا عبارتند از: ۱ـ آل طیّب (Ãl e Tayyeb)
۲ـ کرائی (Koraei)
۳ـ تامحمیدی (Ta mahmidi & ta mahmoudi(?) & Ta mohammadi(?))
۴سماعیلی (S'maeily & Esmaeily(?))
۵ـ دزدکی یا دزکی(Dozdaky)
۶ـ سادات (Sadat)
۷ـ تارضایی (Ta rezaei)
۸ـ تامووَلی(Ta Mo'vali)
و همین امر باعث شده است که طایفۀ تاج الدین طیّب تا سه نسل و همواره سر آمد و اول طایفۀ طیّبی بماند و معمولاً شنیدن نام طیّب و طیّبی، ذهن ها را خود به خود متوجه طایفه تاج الدین طیّب و تشخص و خصایص قومی و شخصیتی این طایفه می‌کند. خصایصی که بی شک در تمام طوایف دیگر می‌توان نشانه هایی از آنان را به خوب دید.

محل‌های سکونت طایفه تاج الدین طیّب در کهگیلویه[ویرایش]

1- روستای الگن (Algen)
2- شیتوپ(Shitoop)
3- منطقه کیمَور (kimaowr) روستای رچ (roch)
4- دره بنگ (dare bang)
5- چشمۀ باغ (chesh'me ye bagh)
6- نرگسی (nargesi)
7- گورآبادی (gour abadi)
روستاهای حاشیۀ رودخانۀ مارون عبارت اند از کَل شور (منطقه تولید نمک: kal e shoor)، چم علی‌مردانی، بند کبوتری، برد کشکی (bard e kashki)، آب‌مو عُلیا(Ab mo Olya) و میرزاخانی، موگر (موگرد Moo ger/moogerd)، دول‌برفی(doolbarfi)، آب‌بهاره هستند که چند فقره روستا در آب بهاره به نام های (اشکفت‌دراز، رگ لو (rag e law)، وار سر رگی(war e sar e ragi)،رگ بن(rag e ban)) نیز وجود دارد اما این روستاها از کیمَور تا آب‌بهاره همگی جزو قریه «تنگ برد سفید » نامیده می‌شدند.
اما روستای موگر از قریه تنگ برد سفید شامل دو دشت در دامنه کوه نریمان از رشته کوه های زاگرس در حاشیه رودخانه مارون قرار است که این دو دشت از گذشته به دلیل داشتن چشمه های پر آب از سه جهت دارای موقعیت استراتژیکیِ خوبی بود:یکی راه ترانزیستی؛ که تمامی ایلات طیّبی و سادات برای تردد به بهبهان باید از آن منطقه تردد می‌نمودند. دوم؛ از نظر موقعیت کشاورزی این دو دشت دارای زمین های مسطح و مرغوب و آب فراوان بود که در تابستان کشت برنج، حبوبات، سیفی‌جات و در زمستان گندم، جو، باقلا و پیاز کاشته می‌شد و سوم اینکه دارای شش باب آسیاب(۲) بود که مردم از منطقه های قلعه‌رئیسی، جاورده، سوق، لنده و ممبی (منطقه‌ی بهمئی/ لیکک ) برای آرد کردن گندم و جو به آن محل می‌آمدند.
در سال های اخیر، دامنۀ مهاجرت طایفۀ تاج الدین طیّب از حوزۀ کهگیلویه و بویر احمد به خوزستان (تشان و بهبهان) چشمگیر شده است و دلیل این مهاجرت هدف های اقتصادی و معیشتی، بهداشت، اندیشۀ رفاه نسبی و همچنین پراکندگی جغرافیایی استان کهگیلویه و بویر احمد بوده و می باشد. سیل این مهاجرت همچنان رو به افزایش است و البته بعضی از طایفه های دیگر ایل طیّبی مانند عالی طیّب نیز از دیرباز به تدریج به همین مکان ها و منطقۀ بهمئی(لیکک) مهاجرت کرده اند.

محل‌های سکونت طایفه تاج الدین طیّب در خوزستان[ویرایش]

1ـ شهرستان بهبهان
شهر تشان(آبلش،مشهد تشان، شاه غالب، ثارالله، کلگه زار، حیات آباد)
امیدیه
4ـ شهرستان ماهشهر
بندر امام خمینی (سربندر)
6ـ زیدون
7ـ سردشت
8ـ آغاجاری
9ـ روستای بدلی
10ـ کردستان بزرگ
11ـ حسین آباد
12ـ کردستان کوچک و برخی روستاهای دیگر.
البته افرادی نیز به صورت پراکنده اهواز، آبادان و در جاهای دیگر ایران مانند، استان فارس، استان اصفهان، استان بوشهر، چهارمحال و بختیاری، شهرستان گچساران و نقاطی دیگر به طور موقت یا دایم زندگی می کنند.

همایش ها و نشست های طایفۀ تاج طیّب[ویرایش]

از نزدیک به یک سال پیش جلسه هایی برای یکپارچگی و انسجام طایفه‌ی تاج الدین طیّبی با تلاش بی وقفۀ بعضی از افراد تیره های اصلی طایفه برگزار شده است.
این جلسات که به پیروی از دیگر طایفه ها و جلسات تشکیل شدۀ آنان برگزار شده و می شود، هدف اصلی آن اتحاد بیشتر و نزدیکی تمام افراد طایفه در سراسر ایران است. تعدادی جلسات مقدماتی شامل افراد تحصیل کرده و افراد سرشناس تاج طیّبی تاکنون برای رسیدن به همایشی سراسری و بزرگ برگزار شده است.
مهم‌ترین اهداف در این نشست های مقدماتی «نزدیکی و پیوند بیشتر افراد طایفه،، اتحاد و همدلی و رفع کدورت های احتمالی میان افراد طایفه و تیره های دیگر و مردم بیرون از طایفه، دستگیری از تیره های منتسب، نوشتن تارخچه، تدوین شجره نامه های تیره های مختلف طایفه، تشکیل صندوق مشترک حمایتی، توسعۀ وبلاگ و سایت مجازی، گسترش ارتباط با ایل ها و طوایف دیگر و خرده اهداف دیگر» بوده است. پیرو این نشست ها و با تلاش کمیته ی مرکزی طایفه ی تاج الدین طیّب، اولین همایش سراسری طایفه ی تاج طیّب در فروردین 1394 در شهر دهدشت برگزار گردید و و افرادی از همه ی تیره ها و خانواده ی های طایفه ی تاج طیب در این همایش دور هم گرد آمدند.(نک: پایگاه رسمی طایفه ی تاج طیب ایران، فروردین 1394)
* تنها پایگاه رسمی خبررسانی، تبارشناسی و نسب‌شناسی طایفۀ تاج‌الدین طیّب تارنمای(وبلاگ) «http://www.tajtayyeb.blogfa.com» می باشد که به قلم و تلاش بعضی از افراد طایفه تاج طیب و با کمک کاربران و دیگر افراد تاج‌طیّبی به صورت افتخاری و برای حفظ و گسترش تشخص و اشتهار طایفه گردانده می شود.

پانویس[ویرایش]

  1. سعیدیان، عبدالحسین. مردم ایران ، چاپ اول، انتشارات علم و زندگي، تهران، 1375، ص 794
  2. مجیدی، نورمحمد. تاریخ و جغرافیای کهگیلویه و بویر احمد، چاپ اول، انتشارات علمی ، تهران، 1375، صص 418 ـ 426
  3. فسایی، میرزا محمد حسن. فارسنامه ناصری، چاپ اول، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1367، جلد دوم، ص 1469

منابع[ویرایش]

  • ادارة کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور
  • افشار نادری، نادر (1347) مونوگرافی ایل بهمئی، چاپ اول، تهران: دانشگاه تهران. مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، گروه عشایری.
  • امان اللهی بهاروند، قوم لر.
  • دهخدا، علی اکبر.(1373). لغت نامه. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
  • جغرافیای سیاسی کیهان.
  • سعیدیان، عبدالحسین(1375) مردم ایران، چاپ اول، تهران: علم و زندگی.
  • مجیدی، نورمحمد(1358) تاریخ و جغرافیای کهگیلویه و بویر احمد، چاپ اول، تهران: انتشارات علمی.
  • فسایی، میرزا محمد حسن (1367) فارسنامه ناصری، چاپ اول، تهران: انتشارات امیرکبیر.
  • معین، محمد(1363) فرهنگ فارسی، شش جلد، چاپ ششم، تهران: امیرکبیر.
  • مستوفی، حمداله(1386) تاریخ گزیده.
  • جمعیّت و شناسنامۀ ایلات کوهگیلویه
  • میرزا جعفرخان حسینی خورموجی دشتستانی، نزهت الأخبار: تاریخ و جغرافیای فارس، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  • وبلاگ رسمی طایفه تاج طیب ایران، محمود طیّب، 1391.
  • یعقوب غفاری، شناسنامه‌ی ایلات و عشایر ستان کوه‌گیلویه و بویر احمد

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]