اسلام
اسلام |
---|
رده:خدا در اسلام |
خدا در اسلام |
---|
اسلام، دینی یکتاپرستانه[۱][۲] و ابراهیمی است.[۳][۴] به پیروان اسلام «مسلمان» میگویند.[۵] هماکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.[۶]
مسلمانان براین باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشتهای به نام جبرئیل فرو فرستاده است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران میدانند و معتقدند که اسلام کاملترین و آخرین آیین الهی است.[۷][۸]
پال فریدمن میگوید: «اسلام به معنی تسلیم در برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نه ریاضت و رهبانیت. اسلام یک دین میانهرو است؛ تشویق به کمک به فقیران میکند ولی تشویق به ترک دنیا نمیکند. اسلام بر رفتار درست تأکید میکند: شرابخواری و قمار منع شدهاند و مسلمان موظف است از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمان میتواند مستقیماً با خدا راز و نیاز کند و لزوماً نیازی به واسطه فیض نیست. مسجد تنها مکان تجمع است و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یهودیت، پس از ظهور به سرعت دینی جهانی میشود و مردم را به مسلمان شدن تشویق میکند ولی اصرار زیادی بر مسلمان کردن ندارد.»[۹]
اسلام نسبت به ادیان اصلی و پرجمعیت دنیا جدیدترین دین است و حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر پیرو دارد که دومین دین پرجمعیت دنیا به شمار میآید. اسلام سریعترین دین از لحاظ گسترش و رشد در میان ادیان دنیا است. گستره جغرافیایی اسلام از غرب آفریقا تا جنوب شرق آسیا است، همچنین جوامع اقلیتهای مسلمان نیز در سرتاسر جهان پراکنده هستند. اسلام دومین یا سومین دین پر جمعیت در اروپا و قاره آمریکا میباشد.[۱۰]
محتویات
نشان
هلال ماه و ستاره (گاهی چندین ستاره) یک نشان باستانی است که طی دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ مجدد به عنوان نماد اسلام یا جامعه اسلامی شناخته شد. این نشان در پرچم بسیاری از کشورهایی که اکثریت مسلمان هستند همچون ترکیه، آذربایجان، مالزی، الجزایر، لیبی، تونس، موریتانی، پاکستان، سلطنت اچیه (en) در اندونزی و پرچم عثمانی و نشان بسیاری از گروهها و اتحادهای اسلامی مانند اتحاد عربی مغرب (en) و امت اسلام وجود داشته یا دارد و بر نوک منارهها و گنبدهای اسلامی نیز نصب میشود. این نشان پیش از اسلام نیز وجود داشته است و ریشه آن به قرن ششم پیش از میلاد مسیح و اطراف اسرائیل باستان و موأب برمیگردد و در پیکرنگاری سومری رایج بوده است. این نشان پیش از اسلام بر روی سکه بیزانتیوم (استانبول کنونی)، سکههای رومی و ساسانی نیز ضرب میشده است. هفتم اکتبر ۱۹۵۱ زمانی که قانون اساسی لیبی این نشان را برمیگزید هلال ماه را یادآور تقویم هجری قمری و ستاره را نشان راه روشن و پشت سر گذاشتن تاریکی اعلام کرد.[۱۱]
واژه شناسی
اسلام در زبان عربی از ریشه (س-ل-م) است و معنی لغوی این ریشه «سالم شدن» و «رهایی یافتن از آفات» است.[۱۲][۱۳] واژه «سلام» نیز مشتق شده از همین ریشه است.[۱۴][۱۵] با توجه به معنی اسلام، «مسلم» (در فارسی: مسلمان) یعنی کسی که خدا را خالصانه و بی ریا میپرستد و اختیار خود را تسلیم امر و نهی او میکند.[۱۶]
باورها
معارف اسلامی به سه بخش کلی تقسیم میشوند:
- اصول عقاید: باورهای بنیادین فکری (اصول دین یا عقاید) که توحید، اساسیترین آنها است.
- اخلاق: توصیههای اخلاقی که برخی از آنها، عبارتند از: عدالت، شجاعت و عفت.
- احکام فقهی: فرامین عملی و عبادی که اساسیترین آنها (فروع دین یا فقه اصغر) هستند. فرامین عملی آداب، مناسک و عبادات را دربرمیگیرد.
عقاید را در علم کلام، احکام را در علم فقه و اخلاق را در علم اخلاق شرح و بسط میدهند.[۱۷]
اصول عقاید
از بنیادیترین باورهای مسلمانان تحت عنوان اصول دین یاد میشود. اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند[۱۸] اعتقاد به هر کدام از این اصول، باورهایی را به عنوان زیر شاخه موجب میشود:
- توحید: یعنی اعتقاد به یگانگی خداوند و اعتقاد به صفات او.
- نبوت: یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن پیامبران از سوی خداوند برای راهنمایی بشر. (و اعتقاد به پیامبری محمد).
- معاد: یعنی اعتقاد به وجود جهانی که بعد از فروپاشی این جهان کنونی، نمایان میشود و در آن جهان نیکان و بد کرداران به سزای کردار خویش میرسند.
در میان این اصول آنچه ریشه بقیهاست، توحید میباشد، به طوری که دین شناسان مسلمان میکوشند تا با اثبات آن بقیه اصول و فروع را ثابت کنند[۱۹] شیعیان علاوه بر این سه اصل، به عدل و امامت نیز به عنوان اصلهای چهارم و پنجم معتقدند.
الله
الله نام ویژهٔ خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای اسلامی است. با این حال فارسیزبانان معمولاً از واژهٔ خدا استفاده میکنند. به باور مسلمانان خداوند در اسلام به زبان اصلی که همان زبان عربی فصیح (زبان قرآن) است ۱۰۰۱ نام دارد که یک نام خداوند، اسم اعظم است. بیشتر اسامی خدا، در اسلام، نشاندهندهٔ برتری مطلق است.[۲۰]
شناخت خداوند اصلیترین باور مسلمانان است و همین موضوع است که این دین را در میان سایر ادیان ابراهیمی متمایز ساخته. خلاصه باور مسلمانان به خدا را میتوان در جملهای از قرآن دید[۲۱] که در آن گفته میشود:
ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر (ترجمه: هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست)[۴۲–۱۱]
که در تفسیر آن از علی بن ابی طالب نقل شده که آن را توصیف قابل قبول خدا دانستهاست[۲۲] و مفسرین هم به تبعیت از وی گفتهاند: «این جمله در حقیقت پایه اصلی شناخت تمام صفات خدا است که بدون توجه به آن به هیچیک از اوصاف پروردگار نمیتوان پی برد»[۲۳]
شهادتین
پذیرش اسلام از سه روش امکان دارد: گفتن شهادتین، با انجام دادن کارهای ویژه مسلمانان، اسلام با پیروی از اعمال مسلمانان.[۲۴] شهادتین: «اشهد ان لا اله الا الله» و «اشهد ان محمدرسول الله»
قرآن
قرآن، کتاب مقدس مسلمان است و به زبان عربی نوشته شدهاست، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد.
به اعتقاد مسلمانان «قرآن وحی نامه اعجاز آمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل امین، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالاً یکباره، و هم کمکم در طول ۲۳ سال نازل شدهاست.»[۲۵]
این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد میدانند.[۲۶]
اغلب مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلافات در نحوه خواندن متن، تفسیر و گاهی، ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به اندازه ایست که شیعیان دوازدهامامی ایران و وهابیان عربستان رسمالخط واحدی از قرآن را بهکار میبرند.[۲۷] مسلمانان روی بیخطابودن قرآن تأکید دارند.[۲۸] مفسرین اهل سنت بصورت تاریخی همواره معتقد بودند که آیات قرآنی که در امروزه در دست ما است دقیقاً همان چیزی است که محمد بیان کردهاست و هیچگونه تغییری اعم از حذف یا اضافه در آن صورت نگرفته است. مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. قرآن، خود را به عنوان «لوح حفاظت شده» ((به عربی: «اللَوح المحفوظ»)[۲۹]) میخواند.∗
خاتمیت اسلام
از دیدگاه مسلمانان، اسلام خاتم ادیان الهی است. خاتمیت به این معناست که اسلام در بر دارنده تمام آن مطالبی است که باید از طریق وحی برای انسان بیان شود.[۳۰] {قرآن دین اسلام را به عنوان خاتم ادیان الهی معرفی میکند:
- إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ.[۳۱]
یعنی اگر شریعت اسلام را در یکسو و سایر شرایع آسمانی را که برای سراسر حیات بشر در دورانهای گذشته مقدّر شده است در طرف دیگری بگذاریم، شریعت اسلام از همه آنها استوارتر است که این خود معنی خاتمیت و شریعت آخرین است.[۳۲]
- قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِین.[۳۳]
به جهانیان بگو: پروردگار مرا به راهی راست رهبری فرموده و آن دینی است قیم و زوالناپذیر که بنیادش از همان سنت و رویه ابراهیم است.[۳۴] در سوره بینه پس از آنکه میفرماید "مشرکین دست از عقیده باطل خود برنمیدارند جز آنکه فرستاده خدا با آیات و بینات فرا رسد و آیات کتاب قیم را برایشان بخواند. اینان دستوری ندارند جز آنکه خدای را با نیت پاک پرستش کنند، نماز بخوانند و... ، میفرماید: ذلِکَ دِینُ الْقَیمَة.[۳۵] این آیین –اسلام- دینی است قیم و زوالناپذیر.[۳۶]
- در سوره آل عمران:
وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِین.[۳۷] هر که جز آیین اسلام در جستجوی آیین دگر آید، تا اید و انقراض جهان از او پذیرفته نیست و بروز رستاخیز از زیانکاران است.[۳۸]
- در سوره مائده:
الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً.[۳۹] امروز که پیامبر اسلام عهدهدار هدایت بشر است، دین را برای شما تکمیل و نعمت را برای شما تمام کردم، و خشنودم که برای همیشه بر دین اسلام باقی باشید.[۴۰] روشن است که آیات فوق آیین اسلام را پابرجاترین راه هدایت و دین قیم و زوالناپذیر و گرویدن به غیر آن را تا انقراض جهان غیرقابلقبول دانسته و او را کمال و بلوغ دیانت و تمام نعمت معرفی کردهاست.
- در روایاتی از بزرگان اسلام: نیز به ابدیت آیین اسلام تصریح شدهاست از جمله علی بن ابیطالب گوید:
إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ... ثُمَّ جَعَلَهُ لَا انْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ وَ لَا فَکَّ لِحَلْقَتِهِ وَ لَا انْهِدَامَ لِأَسَاسِهِ وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ وَ لَا انْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ[۴۱]}[۴۲] اسلام همان آیینی است که پروردگار بزرگ آن را در میان ادیان برگزیده و قوانین آن را به اندازهای استوار فرموده که دستاویز آن پایان ناپذیر و حلقهاش گسستنی نیست. اساس و بنیادش انهدام نمیپذیرد و ارکانش زایل و نابود نمیگردد. درختش هرگز از ریشه بیرون نیاید [این چنین] مدنش نیز هیچ وقت پایان نمیپذیرید.[۴۳]
فروع عملیه
تقویم و اوقات شرعی
اوقات شرعی، به زمانهای مشخص و دقیقی از شبانه روز، گفته میشود که شخص دیندار، در آن زمانها، رفتار دینی زماندار خود را انجام میدهد. محاسبه دقیق زمانهای شرعی، از دیرباز، نزد منجمان، رایج بودهاست.
اذان
اهل سنت، عقیده دارند که نخستین بار، اذان در مدینه خوانده شد و حمزه این پیشنهاد را به محمّد داد. در حالی که برخی دیگر، طبل، بوق یا زنگ را برای دعوت مردم به نماز، پیشنهاد کرده بودند.[نیازمند منبع] اهل سنت، همچنین بر این باور هستند که بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوة خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزودهاست.[۴۴] این در حالی است که شیعیان اذان را عبادتی میدانند که از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر در جملات اذان را بدعت میدانند، شیعیان همچنین از لفظ اشهد ان علی ولیالله و اشهد ان علی حجتالله در اذان استفاده میکنند ولی هیچ دلیلی از پیامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ در نماز ثابت نشده است[۴۵] همچنین عقیده شیعه این است که محمّد پیش از هجرت، برای تمام نمازهای واجب خود، اذان میگفتهاست.[۴۶] در ایران، اغلب اذان را در آواز بیات ترک در گوشه روحالارواح میخواندهاند. در مراسم تعزیه، اگر اذان گفته شود، به آواز کردی است.[۴۷] اولین اذان سال در یکم هجری و در مدینه بود. در مسند ابوداود به اسناد صحیح از عبدالله پسر زید پسر عبد ربه انصاری آمده که او برای اولین بار پیشنهاد اذان را به محمد داده و محمد از او پذیرفته است.[۴۸]
تاریخ اسلام
محمد
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲)، بنیانگذار و پیامبر دین اسلام است.[۴۹][۵۰] دربارهٔ زندگی محمد گزارشهای فراوان و روشنی در متون تاریخی آمدهاست، ولی مانند هر شخصیت مهم تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. از اینروی که محمد، از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ بشری است؛ زندگانی، اعمال و افکار او در طی قرنها، بین موافقان و مخالفانش محل اختلاف و منازعه بودهاست.[۵۱] در دوران جوانیاش، او را امانتدار میدانستند و «محمد امین» خطاب میکردند.[۵۲]
در قرون وسطی، محمد در تصور عمومی غربیان بت یا خدایی پنداشته میشد که توسط مسلمانان پرستیده میشود. پس از اصلاحات پروتستانی، تصور غرب از محمد تغییر کرد، و در نگاه عمومی آنان به شخصی متقلب، مکار و خودخواه تبدیل شد.[۵۳]
پیش از پیامبری
در جوانی همراه گروهی از جوانان قبایل دهگانه مکه، درصدد برآمده بودند تا با ایجاد گروهی از پاسبانهای داوطلب، اجازه ندهند تا حق ستمدیدگان توسط ستمکاران پایمال شود. نام پیمان این نیروهای داوطلب حلفالفضول (پیمان جوانمردان)، و محمد از شمار مؤسسان آن بود. او به این موضوع، که در جوانی در چنین نیرویی عضویت داشتهاست افتخار میکرد.[۵۲]
پیامبری در مکه
خدیجه همسرش، نخستین کسی بود که به وی ایمان آورد و پس از وی علی بن ابیطالب پسر عمو، و زید بن حارث پسر خواندهاش. شیعیان بر این باورند که طبق اسناد و مدارکی؛ محمد بارها در معرض عموم علی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده که از مهمترین این اسناد به «زمان دعوت از نزدیکان» (عشیره الاقربین)، و به آخرین سفر حج در غدیر خم اشاره میکنند و میگویند که در آن زمان حتی عمر و ابوبکر و دیگر صحابه با علی بیعت کردهاند. سنیها این قضیه را منکرند، ولی علی را نیز همچون دیگر صحابه محترم میشمارند.[۵۴][۵۵][۵۶][۵۷] و نیز گفته میشود که جعفر ابن ابوطالب، زید (تنها مسلمانی که بجز محمد، نامش در قرآن آمده)، ابوذر، ابوبکر و زبیر نیز از زمره دیگر نخست ایمان آورندگان به اسلام بودند.[۵۸]
اولین مسلمانان
پس از شخص محمد امین پیامبر اسلام اولین زن، خدیجه همسر وی، و اولین مرد، علی امام اول شیعیان، و سپس ابابکر، زید بن حارث، اباذر غفاری، سعد بن ابیوقاص، لبابه دختر حارث، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جراح، عبدالله بن مسعود، عمار بن یاسر و سمیه مادر وی، در منابع با اختلاف در پسی و پیشی ذکر شدهاند.[۵۹]
محمد تا سه سال پس از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد. اولین گروهی که محمد آنها را آشکارا به اسلام دعوت نمود، بستگان خودش بودند.[۶۰] پس از آن به کوه صفا رفت، و تمام قریش را به پذیرش اسلام فراخواند.[۶۱]
پس از مدتی سران قریش تصمیم به مقابله با وی گرفتند. اولین اقدام آنها گفتگو با ابوطالب بود.[۶۲][۶۳][۶۴] سران قریش پس از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بیهوده دیدند، تصمیم به یاری جستن از یهودیان مدینه گرفتند، ایشان، سه سؤال را برای پرسش از محمد، مطرح کردند و گفتند اگر وی پاسخ را بداند، در پیامبری او شکی نیست. محمد درست زمانی که سران قریش احساس پیروزی میکردند، پاسخ آن پرسشها را داد.[۶۵][۶۶]
پیامبری در یثرب
گاهشمار محمد در مدینه | |
---|---|
آغاز. ۶۲۲ | مهاجرت به مدینه (هجرت محمد) |
۶۲۳ | آغاز حمله مسلمانان به کاروانها «سریه» |
۶۲۳ | سریه الکدر |
۶۲۴ | نبرد بدر: مسلمانان به مکهایها حمله کردند |
۶۲۴ | نبرد السویق، غنیمت گرفتن مسلمانان از ابوسفان |
۶۲۴ | شکست و تبعید بنیقینقاع توسط مسلمانان |
۶۲۴ | حمله به ذی عمرو |
۶۲۴ | ترور خالد بن سفیان و ابو رافع بن ابی الحُقَیْق |
۶۲۵ | غزوه احد: مکیهایها مسلمانان را شکست میدهند |
۶۲۵ | تلفات سنگین گروهای بن عمرو و رجیع اعزامی از طرف محمد |
۶۲۵ | نبرد حمرا اسد، مسلمانان توانستند دشمنشان را بترسانند و از حمله منصرفشان کنند |
۶۲۵ | تبعید بنی نظیر توسط مسلمانان پس از نبرد بنی نظیر |
۶۲۵ | نبردهای نجد، بدر و دومه الجندل |
۶۲۷ | نبرد احزاب |
۶۲۷ | غزوه بنیقریظه، محاصره موفق بنیقریظه |
۶۲۸ | صلح حدیبیه، دسترسی به کعبه |
۶۲۸ | موفقیت مسلمانان در تصرف پناهگاه خیبر |
۶۲۹ | نخستین سفر حج |
۶۲۹ | حمله به امپراتوری روم شرقی و شکست مسلمانان: غزوه مؤته |
۶۳۰ | تصرف مکه توسط مسلمانان |
۶۳۰ | نبرد حنین، پیروزی مسلمانان |
۶۳۰ | نبرد طائف، در ماه شوال روی داد و مسلمانان پیروز شدند |
۶۳۱ | تسلط بر بیشتر شبهجزیره عربستان |
۶۳۲ | حمله به غسانیان: نبرد تبوک |
۶۳۲ | آخرین حج محمد |
۶۳۲ | وفات در ۸ ژوئن |
بر پایهٔ روایتهای اسلامی، قریشیان برای کشتن محمد نقشهای را طرح کردند. محمد به کمک علی ایشان را گمراه کرد، و به همراه ابوبکر از مکه بیرون رفت.[۶۷] به این سان، در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از آغاز دعوت خود) وی به مدینه که آبادی بزرگی بود هجرت کرد. همراهانی که با وی از مکه به مدینه مهاجرت کردند مهاجران، و مردم یثرب که پیامبر و مهاجران را یاری رسانده بودند انصار نامیده شدند. این هجرت مبدأ تقویم اسلامی شد.[۶۸]
به نوشته محمود طالقانی مسلمانان، معتقد به ذکر مشخصات پیامبری محمد در کتابهای مقدس پیش از او هستند، در حالی که یهودیان و مسیحیان چنین موضوعی را نپذیرفتند. او سبب هجرت اقوامی از یهودیان را به سرزمین حجاز، و سکونت در دهکدهٔ گمنام و بی نام و نشان یثرب را ناشی از همین پیشبینیها و پیشگوییها میداند.[۶۹]
مرگ
محمد چند ماه پس از حجة الوداع مریض شد، و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد.[۷۰] در روزی دوشنبه که محمد سخت بیمار بود و نتوانست از خانه بیرون رود، ابوبکر به پیشنمازی با مسلمانان نماز خواند.[۷۱] محمد سرانجام در همان روز دوشنبه ۲۸ صفر[۷۲] برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲، در حالی که ۶۳ سال زیسته بود از دنیا رفت.[۷۰] پس از درگذشت محمد، ابوبکر وارد مسجد شد و آیهای از قرآن را با این مضمون خواند: «محمد نیست مگر فرستادهای که پیش از او فرستادگان آمده و رفتهاند؛ پس آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود به سوی گذشتگانتان بازخواهید گشت؟ و هر کس بازگردد به خدا آسیبی نمیزند، و خدا سپاسگزاران را پاداش میدهد. سپس گفت:
ای مردم، هر کس محمد را میپرستد، پس بداند همانا محمد مرده است و هر کس خدای محمّد را میپرستد، بداند که او زندهای است که هرگز نمیمیرد.[۷۰][۷۳]
او را در خانه عایشه همسرش دفن کردند. مسجدی که بعدها به محل دفنش افزوده شد، به زیارتگاه مسلمانان تبدیل شد.[۷۴]»[آلعمران ۱۴۴]
خلفای راشدین
ابوبکر، از صحابه[۷۵] و دوستان محمد،[۷۶][۷۷][۷۸] برای نخستین بار، لقب «صدیق» را از او دریافت کرد.[۷۷] او، هنگامی که اسلام را پذیرفت، حدود ۴۰ سال سن داشت.[۷۹] پس از درگذشت محمد، اتحاد میان مهاجران، به خصوص زمینهسازی عمر و ابوعبیده بن جراح، کار را برای تصدی مقام خلافت توسط ابوبکر، هموار کرد. هر چند منذر بن ارقم در دفاع از علی بن ابیطالب سخن راند، ولی عدم حضور بنی هاشم باعث شد تا سرانجام، در حالی که علی بن ابیطالب، به تغسیل و تدفین ایشان مشغول بود[۸۰] اهل سقیفه کار را تمام کرده و از هر عملی که موجب سستی پایههای بیعت با ابوبکر شود، جلوگیری کنند.[۸۱]
عمر بن خطاب (به عربی: ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی)، از قدرتمندترین خلفای راشدین و فرمانروایان مسلمان در طول تاریخ اسلام میباشد[۸۲] که تحت فرمان او، سرزمین بینالنهرین و سوریه را فتح شده و استیلای بر پارس و مصر آغاز شد.[۸۳][۸۴][۸۵] عمر پس از ابوبکر در سال ۶۳۴ میلادی، به خلافت رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمؤمنین» را برای خود برگزید.[۸۶][۸۷] در منابع اهل تسنن ادعا شده است، در سال هفتم پس از مرگ محمد، عمر با ام کلثوم دختر علی ابن ابی طالب ازدواج کرد.[۸۸][۸۹] ولی شیعیان ادعا میکنند که عمر قاتل فاطمه زهرا است و علی دخترش را هرگز به ازدواج قاتل همسرش درنیاورد.[۹۰] عمر بن خطاب، در طول ده سال خلافت خود، زندگی اقتصادی سادهای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. از جمله خصوصیات عمر بن خطاب سختگیری او در مورد غیر عرب بود؛ به عنوان مثال چنانچه در منابع اهل سنت ذکر شدهاست وی دستور داده بود که سهم بیت المال غیر عربها برابر سهم بردگانِ عرب باشد[۹۱] و نیز اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچهای از این ازدواج به دنیا آمد، چنانچه آن بچه در بلاد عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث میبرد و اگر در سرزمین غیر عرب به دنیا بیاید از پدرش ارث نمیبرد[۹۲] ویا از ورود غیر عربها به پایتخت حکومت اسلامی که شعار برابری نژادها را داشت[۹۳][۹۴] منع کرد[۹۵] او توسط یک ایرانی به نام پیروز نهاوندی کشته شود.[۸۴] عمر، در آخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابه را مأمور نمود تا در مدت سه روز خلیفه سوم را تعیین کنند. این شش تن، عبارت بودند از: علی بن ابیطالب، عثمان بن عفان، عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام، طلحة بن عبید اللّه و سعد بن ابیوقاص. عمر چنین دستور داد که: «اگر چهار نفر نظری دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفری که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن».[۹۶] در این سه روز مذاکرات زیادی انجام شد و نتیجه بین علی و عثمان مردّد شد. سرانجام، عبدالرحمن، عثمان را انتخاب کرد و عثمان، به خلافت رسید.[۹۷]
بخشش فراوان عثمان از بیت المال به خویشاوندانش[۹۸] که پیشاپیش توسط خلیفهٔ دوم پیش بینی شده بود،[۹۹][۱۰۰] و مال اندوزی او،[۱۰۱][۱۰۲] از علل طغیان مردم علیه او به شمار میرود. علاوه بر این دلایل، علی بن ابیطالب، بی تابی مردم در برافکندن عثمان از خلافت را دلیل دیگری بر قتل عثمان میداند.[۱۰۳] پس از کشته شدن عثمان به دست شورشیانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و طلحه بود. در این میان اهالی مصر متمایل به طلحه بودند و انصار، بصریان و کوفیان تمایل بر خلافت علی داشتند.
سرانجام، ابوالحسن علی ابن ابی طالب در ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶، به خلافت برگزیده شد.[۱۰۴]
علی علاوه بر اینکه در مسائل شرعی (بهخاطر وقوف بسیار زیاد او بر قرآن و سنت)[۱۰۵] و در فقه، تفسیر، سیاست، محل رجوع مسلمین (به خصوص خلیفه دوم) بود[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹] در سخنوری و ادبیات نیز چیره بود. مرتضی مطهری به نقل از محمد عبده سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن میداند.[۱۱۰][۱۱۱] به طوری که وابستگان بنی امیه، گفتارش را از حفظ میکردند، تا بیانشان شیوا شود.∗ بخشی از گفتارها و نوشتارهای وی در کتابی به نام نهج البلاغه جمعآوری شد. به گفتهٔ اروینگ، علی، شخصی دلیر، سخنور و بخشنده بود.[۱۱۲]
خلفای اموی، عباسی و فاطمی
پس از صلح حسن و معاویه، حکومت به بنی امیه و سپس به بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش در آندلس، فاطمیان، حفصیان و مرینیان نیز خود را جانشین محمد میدانستند. سلاطین عثمانی هیچگاه رسماً خلیفه نبودند. تنها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۴ خود را خلیفه تمامی مسلمانان خواند.[۱۱۳]
مذاهب اسلامی
مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش میشوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند. برای نمونه صوفیگری در میان شیعه و سنی وجود دارد.
شیعه
شیعیان بر این باورند که امام و جانشین پیامبر اسلام از راه نص شرعی تعیین میشود و امامت علی، نخستین امام شیعیان و دیگر امامان شیعه نیز از راه نص شرعی ثابت شدهاست.[۱۱۴] اصول دین در تشیّع پنجگانه است و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد، به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند:
- عدل:یعنی اعتقاد به عدالت خدا
- امامت:یعنی اعتقاد به ضرورت فرستادن امامان از سوی خدا برای راهنمایی بشر.
مهمترین مذاهب شیعه، عبارتند از دوازدهامامی، اسماعیلیه، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه.
اهل سنت
اهل سنت بر این باورند محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعیین نکرد و پس از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا یک تن را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کردهاند.[نیازمند منبع] در آغاز در سقیفهٔ بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران) و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشت، برای خلافت پس از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند. سنیان به چهار مکتب فقهی عمده که عبارتند از: حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم میگردند.
دیگر فرقههای اسلامی
اسلام در جهان
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
برخی ادعا دارند که: پیامبر اسلام زمانی که در مدینه بود، برای سران امپراتوریهای جهان نامه نگاری کرد و آنها را به اسلام دعوت نمود. یکی از این نامهها خطاب به خسرو پرویز شاه ایران بود. (هرچند مدرک مستند و سند تاریخی برای این نامهنگاریها تاکنون به دست نیامده است) پس از درگذشت محمد، مسلمانان در زمان خلیفه دوم به فرمان عمر، به ایران حمله کردند؛ و طی تقریباً ۱۰ سال ایران جز نواحی گیلان و مازندران گشوده شد.
اسلام به سرزمینهایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمینها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را جذب کرده بود، برای فهم بیشتر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستینبار یک زبان بینالمللی در گسترهٔ وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمینهای اسلامی، احساس غربت نکند و برای دانشاندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، امکانپذیر شود. ترجمهٔ آثار علمی تمدنهای پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمدهای از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد.[۱۱۵]
بعضی نویسندگان غربی دربارهٔ سهم اسلام در تمدن جهان نوشتهاند. از جمله دکتر ناصرالدین صاحب زمانی در کتاب خداوند دو کعبه، صص:۲۲۹–۲۲۶ دربارهٔ کتابی با عنوان «سهم اسلام در تمدن جهان»، تألیف استانوود کاب مینویسد: «۵ ماه پیش از سفرم به بُستُن، در فروردین ۱۳۴۶ در کتابخانهٔ مسجد زیبای واشنگتن، به کتاب کوچکی از یک نویسندهٔ آمریکایی برخوردم که از جهاتی چند دارای گیرایی خاص بود. کتاب نوشتهٔ استن وود کاب سهم اسلام در تمدن جهان نام دارد (Islamic contribution to civilization) و یکی از کم نظیرترین کتابهایی به شمار میرود که در کمال اختصار، لیکن با رسایی و دیدی وسیع و جامع، دربارهٔ اهمیت تمدن اسلامی برای تاریخ و فرهنگ انسانی، به یک زبان زندهٔ غربی، تا آنجا که نویسنده آگاهی دارد، تا کنون تدوین یافته است.»[۱۱۶]
جدول کشورهای اسلامی بر اساس جمعیت[۱۱۷]
رتبه | کشور | جمعیت | نسبت جمعیت مسلمانها | مذهب | فرقه |
---|---|---|---|---|---|
۱ | اندونزی | ۲۲۸٬۵۸۲٬۰۰۰ | ۸۶٫۱٪[۱۱۸] | سنی | شافعی |
۲ | پاکستان | ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰[۱۱۹] | ۹۷٪[۱۲۰] | سنی/شیعه | حنفی/جعفری |
۳ | بنگلادش | ۱۶۲٬۲۲۱٬۰۰۰[۱۲۱] | ۸۹٪[۱۲۲] | سنی | حنفی |
۴ | نیجریه | ۱۵۴٬۲۷۹٬۰۰۰[۱۲۳] | ۵۰٪[۱۲۴] | سنی | مالکی |
۵ | مصر | ۷۷٬۱۰۰٬۰۰۰[۱۲۵] | ۹۰٪[۱۲۶] | سنی | شافعی |
۶ | ترکیه | ۷۱٬۵۱۷٬۱۰۰[۱۲۷] | ۹۹٫۸٪[۱۲۸] | سنی | علوی/حنفی |
۷ | ایران | ۷۳٬۴۹۵٬۷۸۲[۱۲۹] | ۹۸٪[۱۳۰] | شیعه/سنی | جعفری/حنفی |
۸ | سودان | ۳۹٬۳۷۹٬۳۵۸ | ۷۰٪[۱۳۱] | سنی | مالکی |
۹ | الجزایر | ۳۳٬۷۶۹٬۶۶۹[۱۳۲] | ۹۹٪[۱۳۳] | سنی | مالکی |
۱۰ | افغانستان | ۳۲٬۷۳۸٬۳۷۶[۱۳۴] | ۹۹٪[۱۳۵] | شیعه/سنی | جعفری/حنفی |
۱۱ | مراکش | ۳۳٬۷۲۳٬۴۱۸ | ۹۹٪[۱۳۶] | سنی | مالکی |
۱۲ | عراق | ۳۱٬۲۳۴٬۰۰۰[۱۳۷] | ۹۷٪[۱۳۸] | شیعه/سنی | جعفری/حنفی |
۱۳ | مالزی | ۲۷٬۷۳۰٬۰۰۰[۱۳۹] | ۶۰٫۴٪[۱۴۰] | سنی | شافعی |
۱۴ | عربستان سعودی | ۲۷٬۶۰۱٬۰۳۸[۱۴۱] | ۱۰۰٪[۱][۱۴۲] | سنی | جعفری/حنبلی |
۱۵ | ازبکستان | ۲۷٬۳۷۲٬۰۰۰ | ۸۸٪[۱۴۳] | سنی | الحنفی |
اسلام و دیگر اندیشهها
مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از جمله آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فروفرستاد.
در واقع مسلمانان معتقدند که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی است و این اصول در قرآن گردآمدهاند. متون اسلامی اینگونه بیان میکنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه از دینهای ابراهیمی به شمار میآیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و دیگر معتقدان به ادیان با منشأ الهی) به صورت «اهل کتاب» یاد میکند.[۱۴۴]
منتقدان
علی دشتی در کتاب «۲۳ سال» عقاید پایه مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد که قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنها سخنان محمد و از روی وجدان پاک او بودهاست و قرآن چیز تازهای برای ارائه نداشته بلکه تنها افکار و عقاید دیگر را به شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمد خود را مدعی کلام خدا بودن دانستهاست.[۱۴۵] است. از زمان انتشار کتاب بیست و سه سال نقدهایی هم بر آن نوشته شدهاست که از جملهٔ آنها میتوان به کتابهای «خیانت در روایت تاریخ» و «راز بزرگ رسالت» اشاره کرد.
شجاعالدین شفا هم در کتابهای «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال» ادیان سامی و دین اسلام را نقد کردهاست. احمد کسروی هم از منتقدان اسلام است.[۱۴۶]
نگارخانه
نگاهی به اسلام
-
مسجد ابراهیمی (الخلیل)
-
قبرستان بقیع (شهر مدینه)
-
شهر قونیه-ترکیه
جستارهای وابسته
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به اسلام در ویکیگفتاورد موجود است. |
پانویس
- ↑ "Tawhid." In The Oxford Dictionary of Islam. ، edited by John L. Esposito. Oxford Islamic Studies Online, http://www.oxfordislamicstudies.com/article/opr/t125/e2356 (accessed 17-May-2012)
- ↑ Gimaret, D.. “Tawḥīd”. P. Bearman; Th. Bianquis; C.E. Bosworth; E. van Donzel; and W.P. Heinrichs. In Encyclopaedia of Islam. Second ed. Brill Online, 2012.
- ↑ قرآن کریم سوره الحج آیه ۷۸(وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاَکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ)
- ↑ سایت مؤسسه گفتگوی ادیان
- ↑ دائرةالمعارف اسلام، مقالهٔ ایمان
- ↑ دینهای بزرگ جهان – به ترتیب شمار پیروان. بازدید در ۷ اوت ۲۰۰۹.
- ↑ قرآن سوره احزاب آیه ۴۰ «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین» ترجمه: «محمّد پدر هیچیک از مردان شما نبوده و نیست ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است» آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی
- ↑ قمّی، شیخ صدوق، محمّد بن علی بن بابویه. من لا یحضره الفقیه. جلد ۴ صفحهٔ ۳۳۴
- ↑ Freedman, Paul. “[محمد و فتوحات اعراب]”. Mohammed and the Arab Conquests. Yale University, 2012. رویداده در ۳۹:۰۰–۴۳:۰۰. Retrieved ۱۱/۰۴/۲۰۱۲.
- ↑ Esposito, J.L.. The Oxford History of Islam. Oxford University Press, USA, 1999. ISBN 9780195107999.
- ↑ «Libya, 1951-1972». crwflags.com.
- ↑ انیس ابراهیم. معجم الوسیط؛ مدخل= سَلِمَ. مجمع اللغة العربیة. مصر ۱۹۹۸ (میلادی) میلادی صفحهٔ اختصاصی: المعجم الوسیط
- ↑ لسان العرب؛ مدخل= سلم
- ↑ معجم الوسیط؛ مدخل = اَسلَمَ
- ↑ تاج العروس من جواهر القاموس؛ مدخل = سلم. دار احیاء التراث العرب بیروت، لبنان. ۱۹۸۶ (میلادی) صفحه اختصاصی تاج العروس
- ↑ بررسی مفهوم «اسلام» در قرآن در آخرین شماره از دوماهنامه «اخبار ادیان»، ایکنا، خبرگزاری قرآنی ایران
- ↑ مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی (جلد دوم)، انتشارات صدرا ۱۳۷۳، ص ۱۵و۱۶
- ↑ علامه طباطبایی. تعالیم اسلام صفحهٔ ۵۱
- ↑ خرازی، محسن۱۴۳۰ هجری قمری
- ↑ هادی، سبزواری معروف به ملا هادی سبزواری. شرح الاسماء الحسنی (شرح دعای جوشن کبیر. مقدمه صفحه ۲۳ صفحه اختصاصی
- ↑ مکارم شیرازی ناصر. تفسیر نمونه ج ۲۰ص ۳۶۶
- ↑ قمی، محمد بن محمدرضا. تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب. سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی. تهران. ۱۳۶۸ ج۸ ص ۳۵۳ (عن علیّ- علیه السّلام- یقول فیه- و قد سأله رجل عمّا اشتبه علیه من الآیات فی هذه الآیة-:ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر (ترجمه: هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست)[۴۲–۱۱]
- لا یحیط الخلائق باللّه- عزّ و جلّ- علما، [إذ هو] - تبارک و تعالی- جعل علی أبصار القلوب الغطاء، فلا فهم یناله بالکیف، و لا قلب یثبته بالحدود. فلا تصفه إلّا کما وصف نفسه. لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ
- ↑ مکارم شیرازی ناصر. تفسیر نمونه ج ۲۰ ص ۳۶۶
- ↑ انصاری، محمدعلی. جلد ۳ صفحهٔ ۲۵۸
- ↑ خرمشاهی، بهاءالدین. قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه از بهاءالدین خرمشاهی. ناشر جامی و نیلوفر، ص ۶۵۲
- ↑ Peters, Francis E.. The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition. Princeton University Press، ۲۰۰۳. pp. 12-13. ISBN 0-691-12373-X. [ارجاع دست دوم از ویکیپدیای انگلیسی]
- ↑ قرآن کریم چاپ سازمان اوقاف و امور خیریه آخرین برگ. همچنین قرآن کریم. چاپ مدینه صفحه (أ) از خاتمه
- ↑ قرآن کریم. سوره فصلت آیه ۴۲: (لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ) ترجمه انصاری:(باطل از هیچ سمت و سو در آن راه نمییابد از [سوی] فرزانه ستوده فروفرستاده شدهاست).
- ↑ ﴿فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾
- ↑ هادوی تهرانی، مهدی - مبانی کلامی اجتهاد، ص ۳۸۸، انتشارات خانه خرد، چاپ سوم ۱۳۸۵،
- ↑ قرآن کریم - اسراء:۹
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - تفسیر ترجمان فرقان - اسراء:۹ - انتشارات شکرانه - چاپ ۱۳۸۸
- ↑ قرآن کریم - انعام:۱۶۱
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - ترجمان وحی - انعام:۱۶۱ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵
- ↑ قرآن کریم - بینه:۵
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - ترجمان وحی - بینه:۵ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵
- ↑ قرآن کریم - آلعمران:۸۵
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - ترجمان وحی - آل عمران:۸۵ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵
- ↑ قرآن کریم - مائده:۳
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - ترجمان وحی - مائده:۳ - انتشارات شکرانه - چاپ اول ۱۳۸۵
- ↑ نهج البلاغه - تنظیم سید رضی
- ↑ صادقی تهرانی، محمد - بشارات عهدین - ص ۵۹–۶۰ - چاپ ۱۳۹۰
- ↑ محمد صادقی تهرانی - بشارات عهدین - انتشارات شکرانه - چاپ ۱۳۹۰
- ↑ چنانچه ابن حزم ظاهری، و امام مالک و قرطبی تصریح دارند. ۱ ـ امام مالک میگوید: «اِن المؤذن جاء الی عمر بن الخطاب یؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائماً فقال: الصلاة خیر من النوم فأمره أن یجعلها فی نداء الصبح».. الموطّا ۱: ۷۲ هنگامیکه مؤذن نزد عمر آمد تا فرارسیدن وقت نماز صبح را به او اعلام کند عمر را دید که به خواب فرورفته فریاد برآورد: «الصلاة خیر من النوم»، پس عمر به او دستور داد تا از این پس این عبارت را در اذان صبح قرار دهند. ۲ ـ ابن حزم میگوید: «الصلاة خیر من النوم، ولا نقول بهذا ایضاً لأنه لم یأت عن رسول اللّه ـ صلی الله علیه و آله سلّم ـ». المحلی ج ۳:ص ۱۶۱
- ↑ عاملی، شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (المحشّٰی - کلانتر)، ۱۰ جلد، کتابفروشی داوری، قم - ایران، اول، ۱۴۱۰ ه ق
- ↑ شرح رساله سید محمد جواد غروی علیاری بر رساله توضیح المسائل آیتالله بروجردی، نشر نگارش،
- ↑ ستایشگر، ۶۸
- ↑ محمد ربیعی، کتاب باقیات صالحات. جلد ۱ صفحهٔ ۲۰۸
- ↑ آلفونس دو لامارتین (۱۸۵۴)، Historie de la Turquie, Paris, p. ۲۸۰:
«Philosophe, orateur, apôtre, législateur, guerrier, conquérant d'idées, restaurateur de dogmes, d'un culte sans images, fondateur de vingt empires terrestres et d'un empire spirituel, voilà Mahomet!»
- ↑ مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن - بعثت پیغمبر
- ↑ http://fa.wikipedia.org/wiki/محمد
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ شریعتی (۱۳۴۷)، ص ۱۴۲
- ↑ Lewis (2002) p. 45
- ↑ مستدرک حاکم جلد ۳ صفحه ۱۳۶(قال رسولالله:اولکم ورودا علی الحوض اولکم اسلاما علی بن ابی طالب)
- ↑ تاریخ بغداد جلد ۲ صفحهٔ ۸۱
- ↑ مسند احمد جلد ۵ صفحه۲۶ (قال رسولالله:إنه لأول اصحابی إسلاما او اقدم امتی سلما)
- ↑ علامه امینی الغدیر جلد۳ صفحهٔ ۲۲۰
- ↑ مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن - پس از بعثت پیغمبر
- ↑ * السنن الکبری، النسائی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، جلد ۵، صفحه ۴۴؛
- السنن الکبری، البیهقی، دارالفکر، جلد ۶، صفحه ۲۰۷؛
- مجمع الزوائد، الهیثمی، دارالکتب العلمیة، بیروت، جلد ۹، صفحه ۱۱۹؛
- المصنف، عبد الرزاق الصنعانی، منشورات المجلس العلمی، جلد ۱۱، صفحه ۲۲۷؛
- کتاب الأوائل، ابن أبی عاصم شیبانی، صفحه ۷۹؛
- کتاب الأوائل، الطبرانی، دارالخلفاء للکتاب الإسلامی، کویت، صفحه ۷۸؛
- المعجم الکبیر، الطبرانی، دار إحیاء التراث العربی، جلد۱۱، صفحه ۲۱؛
- الاستیعاب، ابن عبد البر، دارالجیل، بیروت، جلد ۳، صفحه ۱۰۹۲: أول من أسلم علی أو أبو بکر؟ قال: سبحان الله! علی أولهما إسلاما، و إنما شبّه علی الناس لأن علیا أخفی إسلامه من أبی طالب، و أسلم أبو بکر فأظهر إسلامه، و لا شک أنّ علیا أولهما إسلاما؛
- شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، دار إحیاء الکتب العربیه، عیسی البابی الحلبی و شرکاه، جلد ۴، صفحه ۱۱۸؛
- نظم درر السمطین، الزرندی الحنفی، صفحه ۸۲؛
- الفصول المختارة، شیخ مفید، محمد بن محمد، دارالمفید، صفحه ۲۷۴: هَذَا اِبْنُ أَخِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ وَ هَذَا عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ هَذِهِ اَلْمَرْأَةُ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ اَللَّهِ مَا عَلَی وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَحَدٌ یعْبُدُ اَللَّهَ بِهَذَا اَلدِّینِ إِلاَّ هَؤُلاَءِ اَلثَّلاَثَةُ؛ این پسر برادرم محمد بن عبدالله و این علی بن ابی طالب و این زن هم خدیجه بنت خویلد است. به خدا قسم که بر روی زمین کسی خدا را عبادت نمیکند مگر این سه نفر؛
- مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام، محمد بن سلیمان الکوفی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، جلد ۱، صفحه ۲۸۲ و ۲۹۵: أنّ علیا علیه السّلام أول من آمن باللّه و رسوله؛
- Esposito 2004, p.15: L. Esposito, John (2004). The Oxford dictionary of Islam, Oxford Paperback Reference. Oxford University Press. ISBN 0-19-512559-2, ۹۷۸۰۱۹۵۱۲۵۵۹۷. ؛
- العثمانیة، الجاحظ، دارالکتب العربی، مصر، ص۲۸۶و۲۸۷:أن جمهور المحدثین لم یذکروا أن أبا بکر أسلم الا بعد عدة من الرجال، منهم علی ابن أبی طالب، و جعفر أخوه، وزید بن حارثة، و أبو ذر الغفاری، و عمرو بن عنبسة السلمی، و خالد بن سعید بن العاص، و خباب بن الأرت، و إذا تأملنا الروایات الصحیحة، و الأسانید القویة و الوثیقة، وجدناها کلها ناطقة بان علیا علیه السلام أول من أسلم؛ سیره نبویه، ابن هشام، ج۲، ص
- ↑ رجوع کنید به شأن نزول ذیل قرآن کریم سوره شعراء آیه ۲۱۴
- ↑ دعوت آشکارا محمد از بنیهاشم و قریش
- ↑ عکسالعمل قریش نسبت به دعوت پیغمبر
- ↑ تاریخ یعقوبی - جلد ۱ ص ۱۴
- ↑ کامل ابن اثیر - جلد ۲ ص ۴۲
- ↑ یاری جُستن قریش از عالمان یهودی
- ↑ آیه ۲۳ سوره کهف در همین هنگام نازل شد. محتوای این آیه پیغمبر را به توکل دائمی به خداوند امر میکند.
- ↑ Momen (1987), p. 5
- ↑ F. Buhl; A. T. Welch. "Muhammad". Encyclopaedia of Islam Online.
- ↑ طالقانی، ص ۲۳۳
- ↑ ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ ۷۰٫۲ Lewis (April 7, 2008), The Last Prophet
- ↑
- Wilferd Madelung (1998), pp. 24–27
- Ṭabarī, Ismail K. Poonawala, (1990), p. 179
- ↑
- شیخ مفید، ارشاد، ج ۱، ص ۱۸۹
- إربلی، کشف الغمّة، ص ۱۴
- تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۰۰.
- ↑ ابن هشام، ج۲، ص ۶۵۶؛ طبری، ج ۳، ص ۲۰۰
- ↑ Encyclopedia Americana, 2006, p. 604
- ↑ Detailed Life of Abu Bakr as-Siddiq
- ↑ ابوبکر (دانشگاه پرینستون)
- ↑ ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ Abu Bakr's life
- ↑ Naqshbandi-Haqqani Sufi Order biography of Abu Bakr as-Siddiq
- ↑ تاریخ طبری (عربی)، ج۱، ص ۵۴۰ http://islamport.com/w/tkh/Web/2893/531.htm
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۱، ص۳۴
- ↑ دانش کیا، محمد حسین. جمال کعبه، ص۳۰و۳۱
- ↑ Ahmed, Nazeer. Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War. American Institute of Islamic History and Cul, 2001. ص 34. ISBN 0-7388-5963-X.
- ↑ ʿUmar I. (2009). In Encyclopædia Britannica. Retrieved February 11, 2009, from Encyclopædia Britannica Online
- ↑ ۸۴٫۰ ۸۴٫۱ ، «Umar I,» Microsoft® Encarta® Online Encyclopedia 2008 http://encarta.msn.com © 1997-2008 Microsoft Corporation. All Rights Reserved.
- ↑ (تاریخ خلفا، سیوطی، به نقل از العسکری)
- ↑ عمر اول، دانشنامه بریتانیکا
- ↑ تاریخ طبری، ج۵ ص ۲۰۴۴
- ↑ تاریخ الفی - احمد بن نصرالله تتوی، آصف خان قزوینی
- ↑ تاریخ کامل، ابن اثیر، ص ۱۵۶۴
- ↑ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
- ↑ کتاب اموال ابی عبید دردادن سهم بیت المال به عجم بقدر غلامان عرب.
- ↑ الموطأ مالک ج ۲ ص ۵۲۰
- ↑ سوره حجرات آیه ۱۱
- ↑ تحف العقول، ص ۳۴. قال رسولالله: ایها الناس ان ربکم واحد و ان اباکم واحد کلکم لآدم و آدم من تراب. ان اکرمکم عندالله اتقیکم و لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص ۱۳۳.
- ↑ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۵۰ و نیز بنگرید به: التنبیه و الاشراف، ص ۲۶۷
- ↑ ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۵۳
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۹۸ به بعد؛ چندین روایت تاریخی در این منبع موجود است
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۸
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۸۵
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۲
- ↑ منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، خویی، ج۱۶، ص۲۰۳
- ↑ نهج البلاغه، خطبهٔ ۳۰
- ↑ Wilferd Madelung. The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press، ۱۹۹۷. ۱۴۲–۱۴۰.
- ↑ L. VECCIA VAGLIERI. Encyclopedia of Islam. 1. Brill، p. 382. «... he was asked foe advice on legal matters in view of his excellent knowledge of the Kur'an and the Sunna».
- ↑ این مسئله در بسیاری از منابع اهل سنت آمدهاست برای نمونه:تاویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه، ص ۱۵۲
- ↑ شرح مقاصد، تفتازانی، ج ۲، ص ۲۹۴
- ↑ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۸و ج ۱۲، ص ۱۷۹
- ↑ حاوی الکبیر، ماوردی شافعی، ج ۱۲، ص ۱۱۵ و ج ۱۳، ص ۲۱۳
- ↑ شرح نهج البلاغه شیخ محمد عبده
- ↑ مطهری، مرتضی. سیری در نهج البلاغه جلد ۱۶ مجموعه آثار. شاهکاری ها
- ↑
Washington Irving. Mahomet and His Successors. READ BOOKS, 2007. Vol. 10, Chapter XX.VII, p. 393. ISBN 978-1-4086-2646-7.
- ↑ Donzel (1994), p. 60
- ↑ قرآن کریم. سوره مائده آیه ۵۵ (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ به ضمیمه حدیث مشهور غدیر که میتوان آن را در منابع زیر جست:
- مسند احمد بن حنبل، ج۵/۵۰۱، حدیث شماره ۱۸۸۳۸، چاپ دار احیاء التّراث العربی، بیروت ـ ۱۴۱۴ هـ.ق.
- فضائل الصّحابة، ص۱۵، حدیث شماره ۴۵ ـ چاپ دارالکتب العلمیّة ـ بیروت، خصائص امیرالمؤمنین علیه السّلام، ص۹۶، حدیث ۷۹ ـ چاپ مکتبة المعلاّ، کویت ـ ۱۴۰۶ هـ. ق
- ↑ جزیره دانش - دانشنامه- - تمدن اسلامی
- ↑ Islamic contributions to civilization, Stanwood Cobb, Avalon Press, 1963, http://www.amazon.com/Islamic-contributions-civilization-Stanwood-Cobb/dp/B0007DNBG0
- ↑ ویکیپدیای عربی CIA World Factbook
- ↑ "Indonesia: International Religious Freedom Report 2007". Indonesia Census 2000 - CIA World Factbook. Retrieved 31 October 2008..
- ↑ Population Reference Bureau: 2008 Data Sheet
- ↑ "Population by religion" (PDF). Population Census Organization, Government of Pakistan. Retrieved 13 February 2008.
- ↑ UN Estimate
- ↑ UN Estimate
- ↑ The World Fact Book: Nigeria
- ↑ CIA World Factbook – Nigeria.
- ↑ Central Agency for Population Mobilisation and Statistics - Population Clock (July 2008)
- ↑ CIA Factbook -Egypt.
- ↑ Population Register System (2008 census). Results announced on January 20, 2008.
- ↑ CIA World Factbook – Turkey.
- ↑ Statistical Center of IRAN
- ↑ CIA World Factbook – Iran.
- ↑ CIA World Factbook – Sudan.
- ↑ CIA World Factbook Algeria
- ↑ Bureau of Near Eastern Affairs – Background Note: Algeria.
- ↑ "CIA World Factbook - Afghanistan". Retrieved 5 June 2008.
- ↑ Bureau of South and Central Asian Affairs – Background Note: Afghanistan.
- ↑ CIA World Factbook – Morocco.
- ↑ "CIA World Factbook - Iraq". April 15, 2007. Retrieved 1 May 2008.
- ↑ CIA World Factbook – Iraq.
- ↑ "Population (Updated 5 September 2008)". Department of Statistics Malaysia. 5 September 2008. Retrieved 20 September 2008.
- ↑ Department of Statistics Malaysia.
- ↑ CIA - The World Factbook - Saudi Arabia
- ↑ International Religious Freedom Report 2007 – Saudi Arabia.
- ↑ CIA World Factbook – Uzbekistan.
- ↑ سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۰۴ و ۳۰ مورد دیگر از ذکر عبارت «اهل کتاب» در قرآن
- ↑ ر. ک. کتاب «بیست و سه سال»، از کتابهای ممنوعه در ایران
- ↑ ر. ک. به کتابهای «ورجاوند بنیاد» و «پندارها»، نوشته احمد کسروی
فهرست گزیدهٔ منابع
- قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه از بهاءالدین خرمشاهی. ناشر جامی و نیلوفر.
- مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا ۱۳۷۳
- هادی، سبزواری معروف به ملا هادی سبزواری. شرح الاسماء الحسنی (شرح دعای جوشن کبیر).
- امام مالک. الموطّا
- تاریخ خلفا، سیوطی، به نقل از العسکری
- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید.
- منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، خویی.
- جامعة علوم القرآن پایگاه تخصصی علوم قرآنی
- ایلیا پتروشفسکی: اسلام در ایران - ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳، انتشارات پیام.
- طباطبایی، سید محمدحسین (معروف به علامه طباطبایی). به کوشش: خسرو شاهی، سید هادی. تعالیم اسلام. قم: مؤسسه بوستان کتاب ۱۳۸۷.
- نشریه مکتب اسلام- شماره ۱۹۶
- قرآن کریم، ترجمه - ترجمان وحی - محمد صادقی تهرانی، انتشارات شکرانه، چاپ اول ۱۳۸۵
- Peters, Francis E.. The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition. Princeton University Press، ۲۰۰۳، ISBN 0-691-12373-X،
- Ahmed, Nazeer. Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War. American Institute of Islamic History and Cul, ۲۰۰۱،
- Wilferd Madelung. The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press، ۱۹۹۷.
- Washington Irving. Mahomet and His Successors. READ BOOKS, 2007, ISBN 978-1-4086-2646-7, Donzel (1994)
- Islamic contributions to civilization, Stanwood Cobb, Avalon Press, 1963, http://www.amazon.com/Islamic-contributions-civilization-Stanwood-Cobb/dp/B0007DNBG0
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ اسلام موجود است. |
|
|
|
|
|