در فلسفه ذهن مدرن، کلمه اعتقاد برای حالتی اطلاق میگردد که ما چیزی را راست و درست میدانیم. در این معنی، اعتقاد به چیزی نیازمند تأمل در مورد آن چیز نیست: یک فرد بالغ و معمولی از میان تعداد زیادی از اعتقاداتش تنها به چند از آنها میتواند حضور ذهن داشتهباشد. در بیان ساده، بسیاری از چیزهایی که ما بدانها اعتقاد داریم اموری کاملاً روزمرهاند: ما سر داریم، الان قرن بیستویکم است و استکان چایی روی میز است؛ بنابراین شکلگیری یک عقیده از مهمترین و اساسیترین خصوصیات ذهن است و مفهوم اعتقاد نقش بسیار مهمی را در فلسفه ذهن و معرفتشناسی دارد. به عنوان مثال «مسئله ذهن-بدن»، که از بنیادیترین مسائل فلسفه ذهن است، تا حدی به این سؤال میپردازد که یک موجود کاملاً فیزیکی چگونه میتواند اعتقاداتی داشتهباشد. بخش بزرگی از معرفتشناسی حول این سؤال میگردد که چگونه اعتقادات ما قابل پذیرش به عنوان آگاهیاند.
اکثر فلاسفه معاصر اعتقاد را یک نگرش و حالت نسبت به یک گزاره میدانند. گزارهها معانی جملاتی هستند. به عنوان مثال، اگر دو جمله معنی یکسانی داشتهباشند مانند («برف سفید است» در فارسی و "snow is white" در انگلیسی) گزاره یکسانی را بیان میکنند و اگر دو جمله معانی متفاوتی داشتهباشند گزارههای متفاوتی را القا میکنند. در نتیجه نگرش گزارهای یک حالت ذهنی به صورت داشتن نگرش، و حالتی دربارهٔ یک گزاره یا شرایطی که در آن گزاره صحیح است. این حالت ذهنی به صورت زیر قابل بیان است:
که در آن S فردی است که حالت ذهنی را داراست، A نگرش را نشان میدهد و P جملهای است که گزاره را بیان میکند. به عنوان مثال
احمد [فاعل] امید دارد [حالت] که در آینده تهران ترافیک کمتری داشتهباشد [گزاره].
علی [فاعل] شک دارد [حالت] که در آینده تهران ترافیک کمتری داشتهباشد [گزاره].
افراد مختلف ممکن است حالات مختلفی را نسبت به یک گزاره یکسان نشان دهند.
“Belief”. In The Stanford Encyclopedia of Philosophy. Stanford: The Metaphysics Research Lab, Center for the Study of Language and Information, Stanford University, 2012.